نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 111
بندگان بىپناهش) قدرت و شوكت تو را افزون كرده و تمامى
اسباب خير و سعادت را برايت فراهم خواهد ساخت.
- تو انسان سخاوتمند و فيض بخشى هستى كه انسانهاى دور
و نزديك از سرچشمه فيضت نفع مىبرند. [1]
نمايندگان قريش در دربار نجاشى
نمايندگان قريش پس از ورود به حبشه، طبق دستورى كه از
سران خويش داشتند، نخستن با اطرافيان نجاشى ديدار كرده و ضمن تقديم هدايا به آنان گفتند:
«جوانان سفيه و نادانى از ما كه آيين قوم خود را رها
كرده و به دين شما هم در نيامده؛ بلكه كيش نو ساختهاى آوردهاند كه نه ما مىشناسيم
و نه شما، به كشور پادشاهى حبشه روى آوردهاند. اينك اشراف و بزرگان قومشان ما را نزد
پادشاه فرستادهاند تا آنان را نزد قومشان باز گردانيم.
هنگامى كه ما درباره آنان با شاه به گفتگو پرداختيم شما
هم نظر ما را تأييد كنيد تا پيش از آنكه شاه با آنان سخن گويد آنها را به ما تسليم
كند؛ زيرا قوم آنان بهتر از هر كس ايشان را شناخته و از آيين نكوهيدهشان آگاهى دارند.»
وزيران و درباريان نجاشى پذيرفتند و وعده همكارى دادند.
نمايندگان قريش پس از موفقيّت در نخستين مرحله طرح، گام
پيش نهاده و به حضور نجاشى رسيدند و پس از تقديم هدايا به وى، همان سخنانى را كه به
درباريان گفته بودند، نزد نجاشى نيز تكرار كرده و خواستار تسليم مسلمانان به آنان شدند.
وزيران نيز سخنان ايشان را تأييد كرده و گفتند:
«پادشاها! ايشان راست مىگويند. قومشان بهتر از هر كس
اين مهاجران را