نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 145
مىكنيم آنچنانكه از خويشتن و همسرانمان دفاع مىنماييم.
پس با ما بيعت كن اى پيامبر خدا! به خود سوگند، ما فرزندان جنگ و اهل سلاحيم و اين
را از نياكان خود به ارث بردهايم.»
«ابُوالْهَيْثَمِ بْنِ تَيْهان» سخن «بَراء» را قطع كرد
و گفت: «اى رسول خدا! ميان ما و يهوديان، روابط و پيمانهايى است كه ما همه آنها را
مىگسليم، مبادا پس از آنكه ما تمامى پيوندها را بريديم و خدا تو را پيروز گردانيد،
به سوى قوم خود بازگردى و ما را رها كنى؟.»
پيامبر (ص) لبخندى زد و فرمود: «خون من خون شما و حرمت
من حرمت شماست من از شمايم و شما از منيد، با هر كس كه شما در جنگ باشد مىجنگم و با
هر كه در سِلْم باشيد در سِلْم خواهم بود.» [1]
نخستين كسى كه با رسول خدا (ص) بيعت كرد «اسْعدِ بن زُرارَه»
و به قولى «ابُوالْهَيْثَم» و به قول ديگر «بَراء بن معرُور» بود. سپس بقيّه دست در
دست آن حضرت نهادند. [2]
در پايان رسول خدا (ص) فرمود:
«دوازده نفر نقيب از ميان خود برگزينيد تا كفيل شما
(و مسؤول و مراقب آنچه در ميان قوم شما مىگذرد) باشند، همانگونه كه موسى از ميان بنىاسرائيل
دوازده نقيب برگزيد.»
آنان گفتند: هر كس را مىخواهى برگزين.
رسول خدا (ص) با اشاره جبرئيل، نُه نفر از «خَزْرَج» و
سه نفر از «اوْس» را به عنوان نقيب برگزيد.» [3]
[1] . ر. ك. السيرة النبويّه، ابن هشام، ج 2، ص 83-85
و السيرة الحلبيّه، ج 2، ص 15-17