نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 176
يكديگر.
با اين بيان كه اين اقدام رسول خدا (ص) بيانگر اين حقيقت
بود كه در نظام اسلامى انگيزههاى شخصى و قبيلهاى نمىتواند ملاك و معيار برادرى و
رابطه با يكديگر گردد؛ بلكه حقّ و رابطه ايمان و اعتقاد به خداست كه مىتواند دو نفر
را در كنار هم و همراز يكديگر قرار دهد.
پايه ديگر «عقد اخوّت» اين بود كه اين اقدام به منظور
صرف دوستى و ابراز علاقه به يكديگر نبود؛ بلكه اخوّتى بود مسؤوليت آور و نتيجه بخش
كه نتيجه عملى آن بلافاصله در بين مسلمانان ظاهر شد و انصار نسبت به برادران مهاجر
خود احساس مسؤوليت و تكليف كردند، آنها را به خانههاى خود برده و در مواهب زندگى شريك
خود ساختند و ايثارگرانه مسكن، غذا، پوشاك و ديگر امكانات زندگى را در اختيارشان گذاردند.
[1]
مهاجران نيز در جستجوى بازار كار- جهت تأمين زندگى خويش-
برآمدند. عدّهاى از آنان در باغها و مزارع اطراف مدينه به كار پرداختند، از جمله حضرت
على (ع) در نخلستان يكى از انصار مشغول به كار گرديد تا از دست رنج خود امرار معاش
نمايد.
ب- پيمان سياسى با ساكنان مدينه
رسول خدا (ص) با عقد مواخاة بين مهاجران و انصار گام مهمّى
به سوى وحدت
[1] . به عنوان نمونه به يك مورد از اين ايثارها اشاره
مىكنيم: سَعْدِ بن رَبيع انصارى و عبدالرحمن بن عَوْف مهاجرى از جمله كسانى بودند
كه رسول خدا (ص) ميان آنان عقد اخوّت بست. پس از پايان مراسم، سعد به عبدالرحمن رو
كرد و گفت: «برادر! من اموالى دارم كه همه را با تو نصف مىكنم. دو زن نيز دارم، بنگر
كدام يك از آن دو را بيشتر دوست دارى تا من او را طلاق دهم و چون عدّۀ طلاقش
سپرى شد او را به همسرى خويش برگزينى.»
«عبدالرّحمن» از او تشكر كرد و برايش دعا نمود و گفت:
«خداوند در مال و خانوادهات بركت دهد، من نيازى بدانان ندارم، فقط مرا به بازار راهنمايى
كن تا نياز خود را از راه كسب و كار تأمين كنم.»
«سعد» ترتيبى داد و عبدالرّحمن به كار مشغول شد. چندى
نگذشت كه وى از ثروتمندان مدينه گرديد. (ر. ك. اُسْدُ الغابة، ابن اثير، ج 3، ص
314-315 شرح حال «عبدالرّحمن بن عَوْف»
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 176