نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 196
كاروان قريش
از آنجا كه «ابوسُفيان» هنگام عزيمت به شام خبر يافته
بود كه كاروانش مورد تعقيب رسول خدا (ص) قرار گرفته است، در بازگشت احتياط را از دست
نداد و دست به دو اقدام زد:
1- پيكى به نام «ضَمْضمِ بن عَمْرو» را با شترى تند رو
به مكّه فرستاد تا قريش را از خطر آگاه سازد. پيك با شتاب راه مكّه را در پيش گرفت
و براى جلب توجّه قريش هنگام ورود به مكه دو گوش شترش را بريد و جهاز آن را دگرگون
ساخت و پيراهن خويش را از پس و پيش چاك زد و فرياد مىزد:
«اللَّطيمَه، اللَّطيمه [1] اى گروه قريش! اموالتان كه
با «ابوسفيان» است در معرض دستبرد محمّد و يارانش قرار گرفته است. گمان نمىكنم ديگر
به آنها دست يابيد. الْغَوث، الْغَوث.» [2]
تمام مردم مكّه به ويژه سران قريش در كالاهاى تجارتى «ابوسُفيان»
سهيم بودند و همه چشم به راه بودند كه قافله به سلامت و با سود كلان هر چه زودتر به
«مكّه» فزونتر كرد؛ به گونهاى كه تصميم گرفتند با همه توان به مقابله با مسلمانان
برخيزند. برخى از سران، سخنرانيهاى مهيّجى كردند و مردم را به نبرد با مسلمانان ترغيب
نمودند. آنكه مىتوانست خود بيرون مىرفت و آنكه عذر داشت كسى را به جاى خود مىفرستاد.
از جمله اين افراد «ابُولَهَب» بود كه با پرداخت چهار هزار درهم «عاصِىِ بن هشام» را
به جاى فرستاد. [3]
چيزى نگذشت كه حدود هزار جنگجوى مسلّح تحت فرماندهى «ابوجهل»
آماده حركت شدند.
[1] . لطيمه به آن شترى گفته مىشود كه مال التجارهاى
همچون گندم يا عطر بر روى آن جمل شود. (المغازى، ج 1، ص 32)
[2] . ر. ك. السيرة النبويّه، ابن هشام، ج 2، ص 260 والمغازى،
ج 1، ص 28-31
[3] . ر. ك. السّيرة النبويّة، ابن هشام، ج 2، ص 261
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 196