نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 241
مىنويسد: «بيشتر كشته شدگان قريش در نبرد احد به دست
على (ع) كشته شدند.» [1]
از ديگر حماسه سازان احد، «حَمْزَةِ بْنِ عَبدُالْمُطَّلِب»
سردار رشيد لشگر اسلام بود كه طى نبرد دلاورانه در دفاع از رسول خدا (ص) عده زيادى
از مشركان را كشت. هِنْد، زن ابوسفيان به وَحْشى، غلام جُبَيْرِبْنِ مُطْعم، قول داده
بود كه اگر محمّد، حمزه، يا على را بكشد آزاد خواهد شد. او به رسول خدا (ص) دسترسى
نداشت و على عليه السلام نيز در ميدان نبرد كاملًا مراقب هر سو بود. وقتى حمزه را ديد
كه از شدت خشم و غضب متوجه اطراف خود نيست، نقشه كشتن او را در سر پروراند. حمزه چون
شير بر قلب سپاه حمله مىبرد و بهر كسى كه مى رسيد او را به خاك و خون مىغلطاند.
وحشى خود را پشت سنگى پنهان كرد و در حالى كه حمزه سرگرم
نبرد بود زوبين خود را به سوى او نشانه گرفت و او را به شهادت رساند [2] و هِنْد زن
ابوسفيان جسد حمزه را مثله كرد.
از ديگر مدافعان نمونه لشكر توحيد «ابُودُجانَه» بود.
پس از اينكه مسلمانان به رزمگاه بازگشتند و آتش نبرد بار ديگر زبانه كشيد، رسول خدا
(ص) شمشيرى به دست گرفته فرمود: «كيست كه اين شمشير را بگيرد و حق آن را ادا كند؟»
تنى چند براى گرفتن آن بپا خاستند، اما پيامبر (ص) شمشير را به آنان نداد و سخنش را
تكرار كرد. «ابُودُجانَه» برخاست و گفت: من يا رسوله اللَّه! آمادهام.
پيامبر (ص) به او فرمود: «حق اين شمشير آن است كه آنقدر
آن را به دشمن بزنى تا كج شود و كاملًا مواظب باشى كه مبادا مسلمانى را اشتباهاً بقتل
برسانى» آنگاه رسول خدا (ص) شمشير را به او عطا فرمود. [3]
أبودُجانَه پارچهاى قرمز بر سر بست و مغرورانه بر دشمن
تاخت، رسول خدا (ص) فرمود: اينگونه راه رفتن را خدا دشمن مىدارد مگر در هنگام جنگ.
ابُودُجانَه
[1] . سيره ابن هشام، ج 2، ص 100 و تفسير البرهان، ج
1، ص 313
[2] . مغازى واقدى، ج 1، ص 258 و سيره ابن هشام، ج 2،
ص 70
[3] . سيره ابن هشام، ج 2، ص 68 و مغازى واقدى، ج 2، ص
259
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 241