responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 242

در راه خدا به قلب دشمن تاخت و آنقدر شمشير بر سرشان كوبيد كه شمشير خم شد.

امِّ عُمارَه شير زن مرد آفرين‌

«امِّ عُماره» زنى بود كه از مدينه با سپاه اسلام همراه شده بود تا در پشت جبهه نبرد به اتفاق بانوان همراه، به عنوان امدادگر براى زخميان باند و دارو تهيه كند، جراحت آنان را ببندد و به رزمندگان آب برساند.

گر چه جهاد براى زنان واجب نبود، ولى وقتى امِّ عُمارَة مشاهده كرد كه مردم از دور رسول خدا (ص) پراكنده شده و آن حضرت را در ميان آتش و خون تنها و بى دفاع گذاشته‌اند و جان رسول خدا (ص) در خطر است، كيان اسلام را در معرض خطر ديد.

شمشير يكى از فراريان را ربود و با شهامتى مردانه آهنگ سپاه دشمن كرد. همچنان از هر سو مى‌جنگيد تا از جان رسول خدا (ص) محافظت نمايد. پيامبر (ص) از شجاعت اين شير زن در شگفت بود و فرمود: مقامِ نُسَيْبِه (امِّ عُماره) دختر كَعْب در اين روز نزد من از مقام فلانى و فلانى ارجمندتر است! [1]

عليرغم فداكارى بى نظير گروهى چند كه سپر جان رسول خدا (ص) شدند، آن حضرت جراحات و ضربات سختى را متحمل شد.

«عُتْبه» با پرتاب چهار سنگ، تعدادى از دندانهاى رسول خدا را شكست.

«ابْن قُميئة» زخم شديدى بر چهره پيامبر زد، بگونه‌اى كه حلقه‌هاى دور كلاهخود در گونه‌هاى آن حضرت فرو رفت. پيامبر (ص) بر اثر شدت جراحات وارده دچار ضعف عمومى شد و نماز ظهر را نشسته خواند.

در ميان آنان كه ميدان نبرد را رها كرده بودند اولين فردى كه رسول خدا را شناخت «كَعْبِ بْنِ مالِك» بود. او فرياد زد: «پيامبر زنده است» اما رسول خدا (ص) به او دستور داد كه سكوت كند.


[1] . مغازى واقدى، ج 1، ص 269 - تفسير على ابن ابراهيم، ج 1، ص 116 و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 4، ص 266

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست