نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 266
غزوه بَنى نَضير
تاريخ: ربيع الاول، سال چهارم هجرى.
كشته شدن دو تن از بَنى عامِر به دست تنها بازمانده حادثه
بِئْرِ مَعُونَه يعنى عَمْرِوبن امَيَّه، در وقت بازگشتن به مدينه، مشكل تازهاى پديد
آورد. زيرا او به اشتباه افراد بيگناهى را به قتل رسانده بود. در صورتى كه طبق پيمانى
كه بَنى عامِر با رسول خدا (ص) بسته بودند، بر عُهده مسلمانان بود كه خون بهاى اين
مقتولين را بپردازند. از سوئى يهوديان بَنى نَضير، هم با مسلمانان همپيمان بودند و
هم با بَنى عامِر. لذا طبق مفاد پيمانشان بايد آنان نيز پرداختِ خون بها با مسلمانان
همكارى كنند.
يهوديان هم پس از حادثه شوم رَجيع و بِئْرِ مَعُونَه كه
به فاصله چند روز اتفاق افتاده بود همگام با منافقان، پيوسته به استهزا و تحقير مسلمانان
پرداخته بودند و مىگفتند:
«پيغمبرى كه فرستاده خداست، شكست نمىخورد.» هر لحظه
در انتظار فرصتى بودند تا در مدينه شورشى بر پا كنند.
اينك بهترين موقعيت فراهم آمده بود تا خداى متعال مسلمانانرا
از نيتهاى پليد يهوديان بَنى نَضير آگاه گرداند. بر حسب پيمانى كه رسول خدا (ص) با
بَنى نَضير داشت براى كمك خواهى در اداى ديه خون مقتولين به همراهى چند تن از ياران
خود وارد دژ بَنى نَضير گرديد. آنها به ظاهر از پيشنهاد رسول خدا (ص) استقبال كردند.
اما در پنهانى با يكديگر مشورت كردند و تصميم گرفتند از اين فرصت مناسبى كه پيش آمده
است، استفاده كنند و به حيات پيامبر (ص) خاتمه دهند.
رسول خدا در كنار ديوار يكى از خانه نها نشسته بود. يك
نفر به نام «عَمْرو» را فرستادند تا سنگى را از فراز بام بر سر او بيندازد. فرشته وحى،
رسول خدا (ص) را آگاه كرد. رسول خدا (ص) در حالى كه به رفت و آمدهاى مشكوكشان نظاره
مىكرد، آرام از ميان آنها برخاست و به تنهايى راه مدينه را در پيش گرفت. ياران رسول
خدا كه از تأخير او بيمناك شده بودند، به مدينه بازگشتند. رسول خدا «مُحَمَّد بن مَسْلَمَه»
را نزد بَنى نَضير فرستاد و به آنان اخطار كرد كه مدينه را ظرف ده روز ترك كنند. وقتى
سران بَنى
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 266