responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 276

شهر مدينه در آن زمان از سه طرف با موانع طبيعى نظير كوهها و نخلستانهاى انبوه و خانه‌هاى به هم پيوسته محصور بود و تنها از يك طرف باز و قابل نفوذ بود.

رسول خدا (ص) هر ده نفر را به حفر يك قطعه به طول چهل ذراع مأمور كرد.

عليرغم هواى گرم و سوزان جزيرة العرب، شهر مدينه بسان كوير، زمستانهاى سرد و سختى دارد. روزهائى كه قرار بود خندق حفر شود، سه هزار مسلمان صبح‌ها زود در حالى كه هنوز آفتاب طلوع نكرده بود در سرماى سخت زمستان با آهنگ پر شورى كه بر لب، و ايمان گرم و پر حرارتى كه در دل داشتند به كار مشغول مى‌شدند و تا غروب كار مى‌كردند. رسول خدا (ص) نيز همگام با ساير مسلمانان به كار مشغول بود. و كلنگ مى‌زد و خاك را در زنبيل روى دوش خود مى‌گذاشت و بيرون مى‌آورد. سلمان با چابكى به اندازه چند كارگر كار مى‌كرد. مهاجران و انصار هر كدام گفتند: سلمان از ماست. ولى رسول خدا (ص) فرمود: سلمان از ما اهل بيت است. [1]

پيامبر (ص) در برقى كه جهيد، چه ديد؟

سلمان هنگام حفر خندق به صخره بزرگ و سفيدى برخورد كرد. هر چه او و سايرين كلنگ زدند، صخره از جاى خود تكان نخورد. به رسول خدا (ص) خبر دادند. آن حضرت آمد و كلنگ را گرفت و ضربه‌اى بر سنگ نواخت. در اثر اين ضربه، برقى جهيد و قسمتى از سنگ متلاشى شد. پيامبر (ص) تكبير گفت. كلنگ دوم و سوم كه فرود آمد از ضربه هر كدام برقى جهيد و قسمتهاى ديگر سنگ خورد شد و رسول خدا (ص) براى هر كدام تكبير گفت. سلمان سؤال كرد: چرا با درخشش برق تكبير گفتيد؟ رسول خدا (ص) فرمود: در برقى كه اول بار جهيد، گشوده شدن قصرهاى يَمَن و صَنْعا را ديدم. در برق دوم، كاخهاى سرخ شام و مغرب را مشاهده كردم و در برقى كه سوّمين بار جهيد، كاخهاى كَسْرى‌ را ديدم كه به دست امتم تسخير خواهد شد. [2]


[1] . سيره حلبيه، ج 2، ص 313، «سَلْمانَ مِنّا اَهْلَ الْبَيتِ‌.»

[2] . سيره حلبيه، ج 2، ص 313، تاريخ طبرى، ج 2، ص 569 و تاريخ بغداد، ج 1، ص 131-132 با اندكى اختلاف

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 276
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست