responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 334

وقتى فرمان جهاد صادر شد، سه هزار سپاهى مسلمان بسيج شدند. رسول خدا (ص) فرماندهان سپاه را بدين ترتيب معين فرمود:

تا «زَيْدِبْنِ حارِثَه»، زنده باشد او فرمانده است. اگر زيد شهيد گرديد، جَعْفَرِ بْنِ ابيطالِب [1] اگر او هم به شهادت رسيد، «عَبْدُاللَّه بْنِ رَواحَه». و چنانچه او نيز به شهادت رسيد مسلمانان، خود، فرماندهى از ميان خويش انتخاب كنند. [2]

چرا مى‌گريد؟

در هنگام حركت سپاه، مردم مدينه به همراه رسول خدا (ص) جهت بدرقه رزمندگان اسلام گِرد آمده بودند. «عَبْدُ اللَّه بْنِ رَواحَه»، در حالى كه سوار اسب بود و فرزندش را جلوى خود سوار كرده بود، بشدت مى‌گريست. مردم گمان كردند كه او بواسطه علاقه به زن و فرزند و غم جدائى از آنان يا ترس از مرگ مى‌گريد. «عَبْدُ اللَّه بْنِ رَواحَه» كه متوجه گمان مردم شد، سر برداشت و گفت: اى مردم! گريه‌ام به خاطر علاقه به زندگى و زن و فرزند و خانمان نيست. من از شهادت نمى‌هراسم و به خاطر آن نمى‌گريم. بلكه گريه من بخاطر اين آيه از قرآن است كه:

(وَ انْ مِنْكُمْ الّا وارِدُها كانَ عَلى رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيّاً، ثُمَّ نُنَجّىِ الَّذينَ اتَّقَوا وَ نَذَرُ الظّالِمِينَ فيها جِثِّياً) [3].

يعنى: و هيچيك از شما باقى نماند جز اينكه به دوزخ وارد شود و اين حكم حتمى پروردگار توست پس از ورود به دوزخ، افرادى را كه خدا ترس و با تقوى بوده‌اند، نجات خواهيم داد و ستمكاران را وا مى‌گذاريم تا در آتش به زانو درافتند.


[1] . گر چه در تواريخ بسيارى از اهل سنت ذكر مى‌شود كه رسول الله (ص) امير اول را زيد بن حارثه معين فرمود و اگرزيد كشته شد جعفر بن ابيطالب و پس از جعفر، عبدالله بن رواحه. اما از مرثيه كعب بن مالك براى شهداى موته، ثابت مى‌شود كه جعفر امير اول لشكر بوده است. او مى‌گويد: «اِذْ يَهْتَدُونَ بجَعْفَرَ وَ لِوائِه قُدّامَ اَوّلِهِمْ فَنِعْمَ الْأَوَّلُ‌» (سيره ابن هشام، ج 4، ص 28)

[2] . مغازى واقدى، ج 2، ص 758 و بحارالانوار، ج 21، ص 55

[3] . مريم، آيه 71-72

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 334
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست