قرار مى‌دادند، اينك خود به بت شكنى مشغول شدند.

تعيين فرماندار و معلم دين‌

گزارشهاى محرمانه از توطئه‌هاى قبايل مشرك «هَوازِن» و «ثَقيف» به پيامبر رسيد.

اينك، بايد رهسپار آن ديار شود تا توطئه‌هايشان را سركوب كند. «عَتّابِ بْنِ أسِيد» را كه جوان بيست ساله و لايق و مدير بود، به فرماندارى شهر مكّه منصوب نمود. [1]

رسول خدا «مُعاذِ بْنِ جَبَل» را كه فقيهى آشنا به معارف اسلام و قرآن بود، جهت تبليغ اسلام و آشنا ساختن مردم مكّه به احكام دين به عنوان معلّم قرآنِ اين شهر تعيين نمود. [2]

در خصوص فتح مكه سوره نَصْر نازل شد. [3]

خونريزى و جنايت به اسم اسلام‌

پس از فتح مكّه، رسول خدا (ص) «خالِدِبْنُ وَليد» را به منظور تبليغ اسلام و شكستن بت‌ها همراه با 350 تن از مهاجران و انصار، بسوى قبيله «بَنى جَذيمه» فرستاد. او پس از آنكه بدانجا رسيد و آنان را از عدم تعرض خويش مطمئن ساخت «بَنى جَذيمه» را خلع سلاح كرد و به خاطر كينه‌هاى ديرينه كه بواسطه قتل عمويش در زمان جاهليت با آن قبيله داشت، برخلاف دستور رسول خدا آنان را به اسارت درآورد. آنگاه فرمان اعدامشان را صادر نمود. سربازان «بَنى سُلَيْم» (طائفه خالِد) كه در سپاه بودند، اسرايشان را كشتند و بدين ترتيب، عده‌اى از بيگناهان را به قتل رساندند.

هنگامى كه اين خبر به رسول خدا (ص) رسيد فرمود: «خدايا! از آنچه خالِدْ كرده است نزد تو بيزارى مى‌جويم.»

[1] . سيره ابن هشام، ج 4، ص 83

[2] . مغازى واقدى، ج 3، ص 889

[3] . همان مدرك