نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 369
انتقاد قشريها
بخششهاى كلان رسول خدا (ص) موجب انتقاد شديد عدّهاى
از سپاهيان شد. در اين ميان، قشريها بيش از هر كس فرياد اعتراض بلند كردند. بيماردلى
به نام «ذُوالخُوَبْصِرَه» با لحن عتابآميز، به رسول خدا (ص) گفت: «اى محمد! از خدا
بترس و عدالت را پيشه كن!» رسول خدا (ص) از سخنان اين مرد بر آشفت و فرمود: «اگر من
عادل نباشم پس عدالت پيش چه كسى است؟» يكى از اصحاب عرض كرد: اجازه دهيد به خاطر اين
جسارت سرش را از تنش جدا كنم. حضرت اجازه نداد و فرمود:
«بزودى پيروانى خواهد يافت كه در دين تعمق كنند تا جائى
كه از دين خارج شوند. [1]»
اشك ياران
بخششهاى رسول خدا (ص) به سران قريش و قبائل، حتى انصار
را هم رنجانيد. آنها خيال مىكردند كه اين بخششها جنبه خويشاوندى و خانوادگى دارد.
رسول خدا (ص) كه چنين انتظارى از انصار نداشت آزرده خاطر
شد و به آنان فرمود:
«آيا راضى و خشنود نيستيد كه ديگران با گوسفندها و شترها
به خانه هايشان باز گردند و شما همراه رسول خدا به منزلتان برگرديد؟!» [2]
انصار، از سخنان رسول خدا (ص) بشدت گريستند و عرض كردند:
«ما به همين كه رسول خدا (ص) بهره و سهممان باشد راضى
هستيم.» [3]
[1] . سيره ابن هشام، ج 4، ص 139 سرانجام او جزو رهبران
خوارج در زمان على عليه السلام شد و در نبرد نهروان به دست سپاهيان على (ع) كشته شد
[2] . لازم به يادآورى است كه قسمتى از سخنان پيامبر
(ص) نقل شده است