نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 379
اسلحه خويش را برداشت و در «جُرف» (سى ميلى مدينه) به
رسول خدا (ص) پيوست و گفت: «اى رسول خدا! منافقان مىگويند كه از من نگران بودهاى
و بدين خاطر مرا در مدينه گذشتهاى.» رسول خدا (ص) فرمود: «دروغ گفتهاند، بلكه ترا
به خاطر حفظ و حراست آنچه پشت سر مىگذارم، در مدينه گذاشتم.»
آنگاه در حالى كه عدّه زيادى از صحابه حاضر بودند و مىشنيدند
به على عليه السّلام فرمود: «برادرم! به مدينه بازگرد كه مدينه را جز من يا تو كسى
شايسته نيست و توئى جانشين من در خاندانم و در محل هجرتم (مدينه) در ميان عشيرهام.
آيا نمىپسندى كه نسبت به من، همان مقام و منزلت را داشته باشى كه هارون نسبت به موسى
داشت؟
جز آنكه پس از من پيامبرى نيست.» على عليه السّلام به
مدينه بازگشت و رسول خدا (ص) نيز به سوى مقصد خويش رهسپار شد. [1]
در دشت سوزان
رسول خدا (ص) رهبر 61 ساله، نستوه و مقاوم، فرماندهى سپاه
سختى- جَيْشُ الْعُسْرَه- را به عهده دارد. سپاهى كه بايد براى رسيدن به دشمن، 778
كيلومتر دشتهاى سوزان را در نوردد. سپاه به حركت درآمد. آفتاب بر سر سپاهيان آتش مىباريد.
خطر گرماى شديد، كمتر از خطر دشمن نبود. ولى سپاهيان اسلام هم، مردان مقاومت و استقامت
بودند. تنها تنى چند از منافقان به قصد تخريب و عمليات ايذائى، با سپاه اسلام همراه
گشتند. اينان در بين راه حركتهاى خائنانه و تبليغات مسموم مىكردند.
در مسير حركت، گذر سپاه اسلام بر منازل اصحاب «حِجْر»
[2] افتاد.
در كنار شهر ويران شده اصحاب حِجْر، چاه آبى وجود داشت
كه سپاهيان از آن آب كشيده و ظرفها را پر كردند. هنگامى كه در آن منزل فرود آمدند و
سپاهيان به
[1] . سيره ابن هشام، ج 4، ص 163 - ارشاد شيخ مفيد، ص
83 و انساب الاشراف، ج 1، ص 94-96
[2] . اصحاب «حِجْر» قوم عذاب شده «ثَمُود» بودند كه ناقه
صالح را پى كردند و به جرم گناهانشان خداوند به عذابى سخت دچارشان ساخت. اكنون شهر
ويران شده آنها در بين مدينه و دمشق وجود دارد و چون خانه هائى در دامن كوه ساخته بودند،
اصحاب «حِجْر» خوانده مىشدند. اين منطقه در 344 كيلومترى مدينه منوره قرار دارد
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 379