نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 406
ماجراى اسْوَد عَنْسىّ
براى نمونه «اسْوَد عَنْسىّ»، كه خبر ناخوشى پيامبر (ص)
او را به طمع نبوت انداخته بود، با بهره گرفتن از سنّتها و مراسم جاهلى و آميختن آنها
با دستورات كُتب عَتيق، در يَمَن مرام تازهاى بينان نهاد. او مردى كاهن و شعبده باز
بود و سخنانى در هم و با سَجع و قافيه به هم مىبافت. بگونهاى كه هر كس سخن او را
مىشنيد، بددل مىشد. در جنگجوئى، سنگدل و چابك بود و در ستم بر جان و مال مردم، از
هيچ كس پروا نداشت.
اسْوَد عَنْسىّ با سپاهيانش به فاصله چند روز «نَجْران»
را به تصرف خود درآورد و بلافاصله بسوى شهر «صَنْعا» پايتخت يَمَن تاخت.
«شَهْرَ بْنَ باذام» [1] ايرانى آزادهاى كه از طرف رسول
خدا (ص) بر اين ديار حكومت مىكرد، لشكرى بسيج كرد تا راه را بر اسْوَد ببندد. اما
با تهاجم سريع شورشيان، نيروهاى «شَهْرَ بْنَ باذام» در برابر انبوه نيروهاى اسْوَد
نتوانست كارى از پيش ببرد و «شَهْرَ بْنَ باذام» در اين حمله به شهادت رسيد.
«اسْوَد عَنْسىّ» پيروز و مغرور از پيروزى، وارد صَنْعا
شد. اعرابى كه تازه مسلمان شده بودند، خيلى زود دوباره بدست اسْوَد، راه نا مسلمانى
در پيش گرفتند. دسته دسته و قبيله قبيله با او بيعت كردند و به او سر سپردند. در مدتى
كوتاه، اسْوَد بر همه يَمَن تا طائِف و بَحْرَين و حدود عَدن تسلط يافت.
مسلمانان باقى مانده در اين ديارها نيز از ترس او سكوت
اختيار كرده بودند. اسْوَد، آزاد، زن شَهْر بْنِ باذام را به زور به همسرى خود درآورد.
[2]
كودتاى انقلابى در يَمَن
رسول خدا (ص) جنگ با مدعيان نبوت را از بستر بيمارى با
فرستادن نمايندگان و نوشتن نامه آغاز كرد. [3]
[1] . باذان هم ضبط شده است. (ر. ك. كامل ابن ا ثير، ج
2، ص 337)