responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 61

پدر و مادر يكى بودند و مادر هر دو «فاطمه» دختر «عَمرو بن عائد» بود، [1] «ابوطالب»- با وجودنادارى- مردى سخاوتمند و چهره‌اى بزرگوار و با عظمت بود و مزايايى داشت كه او را از ديگر برادرانش ممتاز مى‌ساخت. [2]

رسول خدا (ص) با انتقال به خانه «ابوطالب» مورد محبّت و حميات وى از همسرش «فاطمه» دختر «اسَدِ بْنِ هاشِم» قرار گرفت. آنان به پيامبر (ص) سخت علاقمند بوده و او را بر فرزندان خود مقدّم مى‌داشتند؛ چندانكه سالها بعد، رسول خدا (ص) از خدمات ومحبّتهاى مادرانه «فاطمه بنت اسد» ياد كرده و از او به عنوان مادر خود تجليل نموده است. [3]

«ابوطالب» با انسى كه به يادگار برادر پيدا كرده بود هيچگاه او را تنها نمى‌گذاشت.

سفر به شام‌

دوازده بهار از عمر محمّد (ص) گذشته بود. اينك نوجوانى گشته با استقامت، رشيد، پاك و امين. در اين هنگام بازرگانان قريش آماده سفر تجارتى به «شام» مى‌شدند.

«ابوطالب» تصميم گرفت با اين قافله همراه شود. چون آماده حركت شد، برادرزاده‌اش خود را به وى نزديك كرد. سيماى اندوهناك «محمّد» (ص) طوفانى از احساسات در دل «ابوطالب» به وجود آورد؛ به حدّى كه با خود گفت: «سوگند به خدا او را همراه خود خواهم برد. نه او از من جدا خواهد شد و نه من تحمّل مفارقت او را دارم.»

در پى اين گفتار، حاضر شد محمّد (ص) را در آن سفر پر رنج همراه خود ببرد.

كاروان، راه «شام» را در پيش گرفت و پس از گذر از بيابانهاى خشك و سوزان


[1] . ر. ك. السيرة النبويّة، ابن هشام، ج 1، ص 189

[2] . ر. ك. اعيان الشيعه، ج 1، ص 219

[3] . ر. ك. تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 14

نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست