نام کتاب : تاریخ اسلام دوران پیامبر نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 97
و يا بميرى. ولى او در زير شكنجه فرياد مىزد: «احَد»،
«احَد».
«خَبَّابِ بن ارَتّ» را برهنه كرده و بر پشتش سنگهاى
داغ شده مىگذاشتند و سرش را مىپيچاندند؛ ولى او نيز هرگز تسليم آنان نشد. [1]
اين شكنجههاى طاقتفرسا، در روحيه پنج تن از تازه مسلمانان
سست اراده اثر گذاشت و آنان را به بتپرستى بازگرداند. [2]
اقدام ابوطالب
«ابوطالب» وقتى ديد كار شكنجه نو مسلمانان به سختى كشيده
و هر قبيلهاى مصمّم است افراد مسلمان شده خود را با توسّل به زور از آيينشان باز دارد،
در ميان «بنى هاشم» و «بنى مطّلب» به پاخاست و آنان را به حمايت از رسول خدا (ص) و
حفاظت از او فراخواند.
افراد دو تيره ياد شده به جز «ابولهب» دعوت او را پذيرفتند.
«ابوطالب» از پاسخ مثبت آنان در برابر دعوت او شادمان
شد و قصيدهاى در ستايش آنان و فضل و كمالات رسول خدا (ص) سرود.
در پرتو اين اقدام قاطع «ابوطالب» و حمايت گسترده «بنى
هاشم» و «بنى مطّلب» از وى، قريش نتوانست به پيامبر- جز در دو سه مورد- شكنجه و آزار
بدنى برساند؛ امّا از شكنجه روحى تا آنجا كه مىتوانست فروگذار نكرد.
«ابولَهَب» و همسرش «امِّ جميل» به اتّفاق تنى چند از
سران قريش، بيش از ديگران در اذيّت و آزار رسول خدا (ص) اصرار مىورزيدند. [3]
[2] . مورّخان نامهاى آنان را چنين نوشتهاند:
حٰارِثِ بن زَمَعَع، اَبُوفَيْسِ بْنِ وَليٖدْ، عَلِىِّ بْنِ
اُمَيَّةِ بن خَلَف و عٰاص بْنِ مُنَبِّه. و نيز نوشتهاند تمامى پنج نفر در
جنگ بدر به هلاكت رسيدند (ر. ك. تاريخ پيامبر اسلام (ص) آيت، ص 128-129)