نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 104
مساوى با ذلت و اسارت
مىدانستند، راه مردن توأم با ايمان و تعالى و پيروزمندى حق را برگزيدند. آنان جمال
حقيقت، كمال عبوديت و زيبايى شهادت را درك كرده بودند؛ از اين رو، نه براى مزد و اجرت
و نه از روى بيم و ترس و نه براى زنده ماندن كه براى ايمان و عقيده و حق مىجنگيدند
و در يك كلمه به تعبير بعضى «أثَرُوا الْمَوْتَ» يعنى به اختيار، مردن را بر زندگى
ننگآور ترجيح دادند، چرا كه عاشق بودند و از عاشق جز اين انتظار نيست. امير مؤمنان
در مسيرش به صفين هنگام عبور از سرزمين كربلا آنان را چنين توصيف كرده است:
اين جا بارانداز
سواران، و قتلگاه عاشقان است. شهيدانى كه نه پيشينيان بر آنان سبقت جسته و نه آيندگان
به مقام آنان دست خواهند يافت. [1]
در پرتو چنين ايمان
و روحيّهاى قوى و هدفى بلند بود كه هيچ يك از آنان با همه محنت و گرفتارى كه برايشان
پيش آمد به دشمن نپيوستند بلكه موفق شدند از دشمن دل بربايند، چنان كه دل حرّ و سى
نفر ديگر را ربودند، و اين بدان جهت بود كه اينان از لحاظ روحى و ايمانى پيروز و چيره
بودند.
ياران امام حسين
عليه السلام نه تنها در اين جهت ضعفى از خود نشان ندادند، بلكه در هيچ موطن و مرحلهاى
از مراحل قيام در مقام عذر تراشى و توجيه براى تسليم وسلامت بيرون رفتن از معركه، برنيامدند.
عباس عَقّاد در اين زمينه مىنويسد:
به انديشه هيچ كدام
از ياران امام حسين عليه السلام خطور نكرد كه براى نجات خود و امامشان، بازگشت از اين
مسير را در نظر آن حضرت جلوه دهند. و اگر مىخواستند خود را بفريبند مىتوانستند، تسليم
در برابر دشمن را در نظر حضرتش جلوه دهند و نامش را نصيحت و خيرخواهى بگذارند، و چنين
وانمود كنند كه اخلاص مىورزند و براى حضرتش خواستار ادامه زندگى هستند.
و ليكن، نه خودشان
را فريفتند و نه امام را، بلكه از روى خيرخواهى صادقانه خود، امام عليه السلام را از
تسليم دور مىداشتند، نه از مرگ، و همگى بر اين حالت بودند. [2]