وظيفه ما القا و
عرضه اصول و قواعد كلى براى شما است ولى تفريع (و تطبيق آنها بر موارد و مصاديق و استخراج
فروع و احكام جزيى از آنها) برعهده شما خواهد بود.
بر اثر مجاهدتهاى
پيشواى ششم در تبيين و گسترش فقه شيعه، مذهب شيعه را «مذهب جعفرى» و فقه آن را «فقه
جعفرى» مىنامند.
فعّاليّتهاى امام
عليه السلام در اين زمينه دو بعد داشت. نخست بيان حقيقت فقه اسلامى در ابواب مختلف
عبادات و معاملات و پاسخ به نيازها، پرسشها و مراجعات امّت اسلامى به عنوان تنها مرجع
صلاحيتدار و مورد اعتماد مردم. و ديگر موضعگيرى عليه دستگاه خلافت و فقيهان وابسته
به آن. بنابراين «فقه جعفرى» در برابر فقه رايج آن روزگار فقط يك اختلاف عقيده ساده
نبود، بلكه در عين حال، دو مضمون متعرضانه را نيز با خود داشت:
نخست، اثبات بىنصيبى
دستگاه خلافت از آگاهى دينى و ناتوانى آن از پاسخگويى به نيازهاى فكرى و دينى مردم
و در نهايت، عدم صلاحيتش براى تصدّى مقام خلافت اسلامى؛ و ديگر مشخص ساختن موارد تحريف
در فقه رايج كه ناشى از مصلحت انديشى فقيهان وابسته در بيان احكام فقهى و ملاحظهكارى
آنان در برابر خواست قدرتهاى حاكم بود.
امام صادق عليه السلام
با عرضه فقه ناب و گشودن باب اجتهاد و بازداشتن ياران خود از عمل به «قياس»، «استحسان»،
«اخبار غير صحيح» و ... عملًا به مبارزه با دستگاه خلافت و فقه حكومت برخاست و بدين
وسيله تمام تشكيلات مذهبى و فقاهت رسمى را- كه يك ركن مهم حكومت بشمار مىآمد- تخطئه
كرد و دستگاه خلافت را از بعد مذهبىاش تهى ساخت.
پيشواى ششم در كشمكش
اين دو جريان سياسى و فقاهتى، مرجعيّت الهى خود و