نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 160
* در گفتگويى كه
ميان امام صادق عليه السلام و منصور روى داد، امام عليه السلام در پاسخ خليفه عباسى
كه از آن حضرت خواسته بود به منظور پند و اندرز دادن وى با او معاشرت كند، فرمود:
«مَنْ
ارادَ الدُّنْيا لا يَنْصَحُكَ وَ مَنْ ارادَ الْآخِرَةَ لا يَصْحَبُكَ» [1]
آن كس كه خواهان
دنيا باشد تو را نصيحت نمىكند و هر كس اهل آخرت باشد با تو همنشين نمىشود.
* روزى يكى از ياران
امام صادق عليه السلام نظر آن حضرت را درباره همكارى بعضى از شيعيان تهيدست با دولتمردان
كه به آنان پيشنهاد كار مىدهند، جويا شد. امام عليه السلام فرمود:
من دوست نمىدارم
براى آنان گرهى بزنم يا دَرِ كيسهاى را ببندم و نه حتى با قلم، خطّى بكشم، هر چند
در برابر آن ما بين دو بخش از سرزمينهاى سنگلاخ اطراف مدينه را به من بدهند. همانا
يارى كنندگان ستمگران، روز قيامت در سراپردهاى از آتش قرار دارند تا زمانى كه خداوند
ميان بندگان داورى كند. [2]
* امام عليه السلام
در پاسخ عمر بن حنظله در ارتباط با مراجعه شيعيان به محاكم دولتى و مراجع قضايى وابسته
به حكومت فرمود:
هر كس درباره حق
يا باطلى به (محاكم قضايى) آنان رجوع كند بىگمان به طاغوت- كه از مراجعه به آن نهى
شده- رجوع كرده است. و هر مالى كه از اين طريق بهدست آورده غير مشروع است. هر چند
حق خودش باشد؛ زيرا آن را براساس حكم طاغوت به دست آورده است؛ در صورتى كه خداوند فرمان
داده است به طاغوت كفر بورزند. [3]
امام صادق عليه السلام
در مرحله اثبات امامت خويش، خود را جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله، پيشواى امت
و صاحب اصلى حكومت مطرح مىكرد. امام عليه السلام گاه همراه نام خود، نام امامان پيشين
و اسلاف خود را نيز ياد مىكند تا امامت خويش را از حالت بىريشه بودن بيرون آورده،
سلسله خود را از بسترى مطمئن به پيامبر صلى الله عليه و آله متصل كند. سخنان آن حضرت
در