مطالعه تاريخ و بررسى
ديدگاهها و عملكرد فضل بن سهل بيانگر اين است كه وى نهتنها تمايلات شيعى نداشته بلكه
دشمن سرسخت امام عليه السلام بوده و همواره در خط مخالف آن حضرت قرار داشته است. [2]
علاوه بر اينكه خود مأمون در سخنى با صراحت اين نظريّه را رد كرده است. [3] البته از
مأمون زيرك و دورانديش بعيد به نظر نمىرسد كه قضيّه تشيع فضل نيز ساخته و پرداخته
او باشد كه براى بدنام كردن او و تبرئه خود نزد عباسيان- بويژه پس از قتل فضل- مطرح
كرده باشد.
4- سياست
ملكدارى
چهارمين نظريّه كه
به حقيقت نزديكتر و با واقعيّتهاى تاريخى منطبقتر است، نظريّه سياست ملكدارى مأمون
است. وى در ارزيابى شرايط سياسى- اجتماعى زمان خود به اين نتيجه رسيد كه براى حفظ و
دوام قدرت و حكومت خود، راهى جز جذب امامرضا عليه السلام به دستگاه خلافت و ولايتعهدى
او وجود ندارد. مهمترين انگيزههاى سياسى مأمون از اتخاذ اين سياست عبارت است از:
الف- جلب رضايت ايرانيان
كه به تشيع و دوستى على عليه السلام و دودمانش روى آورده بودند. مأمون كه مادرش ايرانى
بود و در پرتو حمايت ايرانيان به قدرت رسيده بود مصلحت خود را در همراه داشتن آنان
با خود مىديد. براى اين كار لازم بود خود را از نظر اعتقادى و سياسى هماهنگ با آنان
نشان دهد.
ب- فرو نشاندن قيامهاى
علويان كه بسان استخوان گلوگيرى همواره خلفا را آزار مىداد. مأمون براى مهار كردن
جنبش بالنده علويان و خلع سلاح ايشان دست به اين اقدام زد.
ج- خالى كردن صحنه
از وجود امام رضا عليه السلام. بدون شك هدف اساسى مأمون از طرح مسأله ولايتعهدى، شخص
امام رضا عليه السلام و خالى كردن صحنه سياسى كشور از
[1] عِیون
اخبار الرضا علِیه السلام، ج 2، ص 158 و بحار الانوار، ج 49، ص 132.
[2] به عنوان
نمونه رجوع کنِید به ارشاد مفِید، ص 310.
[3] عِیون
اخبار الرضا علِیه السلام، ج 2، ص 162 و بحار الانوار، ج 49، ص 137.
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 190