نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 191
وجود آن حضرت بود؛
زيرا وجود آن گرامى را بزرگترين خطر براى حكومت خود مىديد. علاوه بر اين كه با اين
كار، فعّاليتهاى حضرت را زير نظر مىگرفت، او را از زندگى اجتماعى و پايگاههاى مردمى
دور مىساخت و رابطهاش را با امّت مىگسست و بدين ترتيب- به گمان خود- از نفوذ كلمه
و محبوبيّت اجتماعى امام عليه السلام مىكاست. اين انگيزهها هم در سخنان مأمون به
چشم مىخورد و هم در بيانات امام رضا عليه السلام. [1]
د- بهرهبردارى از
نفوذ كلمه امام عليه السلام. مأمون در عين آن كه سعى داشت از امام رضا عليه السلام
به عنوان سپر براى جلوگيرى از خشم مردم نسبت به عباسيان بهره جويد، مىكوشيد تا انرژى
متراكم نيرومندترين جبهه مخالف را كه مظهرش على بن موسىالرضا عليه السلام بود در خدمت
خود بگيرد.
بسيار اتفاق مىافتاد
كه مأمون براى فرونشاندن صداى ناراضيان به امام رضا عليه السلام متوسل مىشد. [2]
هـ- مشروعيّت بخشيدن
به حكومت خويش. حكومت عباسيان چون حكومت امويان از نظر مسلمانان فاقد مشروعيّت بود.
مأمون كوشيد وجهه منفى و منفور خلافت را تغيير دهد. مناسبترين راه براى تحقق اين هدف،
جذب فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله و پيشواى شيعيان- كه مظهر حق و شريعت بشمار مىرفت-
به دربار خود و واگذارى سِمَت ولايتعهدى به وى بود، تا با اين كار، مدعاى علويان- مبنى
بر غاصبانه بودن حكومت خويش- را در عمل تخطئه نمايد. [3]
[1] اما در سخنان
مأمون: وِی در پاسخ به عباسِیان مِیگوِید: «سستِی در
کار علِی بن موسِی الرضا روا نِیست ولِی ما نِیاز به آن
داشتِیم که اندک اندک از اعتبار و شأن او بکاهِیم و چنان
تصوِیرِی از او در اذهان ترسِیم کنِیم که وِی شاِیستگِی
خلافت را ندارد؛ سپس چارهاِی سازِیم که ِیکباره او را از
مِیان بردارِیم» (عِیون اخبار الرضا علِیه السلام، ج 2، ص
182).
و نِیز
مِیگوِید: «ما او را ولِیعهد خود ساختِیم تا ... علاقمندان و
شِیفتگانش درِیابند که او را در ادعاِیِی که مِیکند
(زهد و پارساِیِی( نصِیبِی نِیست» (عِیون اخبار
الرضا علِیه السلام، ج 2، ص 181).
امام رضا
علِیه السلام در گفتگوِیِی که با مأمون بر سر مسأله خلافت داشت
فرمود: «من از انگِیزه تو آگاهم. تو مِیخواهِی مردم بگوِیند:
علِی بن موسِی از دنِیا روِی نگردانده است؛ بلکه اِین
دنِیا است که از وِی روِی گردانده است؛ مگر نمِیبِینِید
چگونه به طمع خلافت، پِینهاد ولاِیتهدِی را پذِیرفت»
(عِیون اخبار الرضا علِیه السلام، ج 2، ص 152).
[2] براِی
نمونه رجوع کنِید به تارِیخ طبرِی، ج 8 ص 565 و عِیون اخبار
الرضا علِیه السلام، ج 2، ص 174.
[3] مأمون در
سخنِی به اِین انگِیزه اشاره کرده است: «ما او را ولِیعهد خود
کردِیم تا دعاِیش براِی ما باشد و به حکومت و خلافت ما اعتراف کند
و ... بداند که امر خلافت از آن ما است نه او» (عِیون اخبار الرضا علِیه
السلام، ج 2، ص 181).
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 191