نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 196
1- ابراز
ناخشنودى از پيشنهاد مأمون
امام رضا عليه السلام
پس از رويارو شدن با دعوت مأمون، با گفتار و كردار مراتب ناخشنودى خويش را از اين دعوت
به گوش همگان رسانيد و اين سفر را يك سفر اجبارى و سفرى كه به شهادت او منتهى مىشود
قلمداد كرد.
امام عليه السلام
اين مطلب را هم به هنگام وداع با بستگانش، هم در وقت وداع پيامبر صلى الله عليه و آله
و هم در زمان طواف خانه خدا به شيوههاى مختلف به گوش همگان رسانيد. [1]
امام عليه السلام
در اين موضع علاوه بر توجه دادن همگان به توطئه جديد مأمون، همه كسانى را كه ممكن بود
نسبت به آن حضرت- بهخاطر پذيرش دعوت خليفه- بدبين شوند، به ماهيّت اين اقدام و اهداف
شومى كه فراسوى آن بود آگاه و دلشان را از كينه مأمون لبريز ساخت.
2- همراه
نبردن هيچ يك از بستگان
امام عليه السلام
به تنهايى راهى مرو شد و هيچ يك از بستگان حتى تنها پسر خود حضرت جواد عليه السلام
را همراه نبرد و بدين ترتيب به مأمون گوشزد كرد كه وى نه تنها به آينده كار خوشبين
نيست، بلكه اين سفر را خطرناك مىداند و چه بسا اگر فرزندش را با خود ببرد جان او نيز
به خطر افتد. [2]
3- تماس
با پايگاههاى مردمى در طول سفر
[1] حضرت
پِیش از ترک مدِینه خوِیشان خود را جمع کرد و دستور داد براِی
وِی مجلس سوگوارِی تشکِیل داده و گرِیه کنند. در پاِیان
مبلغِی پول در مِیان آنان تقسِیم کرد و فرمود: من هرگز از
اِین سفر باز نخواهم گشت (دلائل الامامة، ص 176).
مخول
سَجستانِی مِیگوِید: حضرت رضا علِیه السلام براِی وداع
با رسول خدا صلِی الله علِیه و آله وارد مسجد شد... من نزد او رفتم و پس
از سلام به او تبرِیک گفتم. امام فرمود: مرا زِیارت کن زِیرا من از
جوار جدّم بِیرون مِیروم و در غربت مِیمِیرم و در کنار
هارون دفن خواهم شد (بحار الانوار، ج 49، ص 117).
حضرت جواد
علِیه السلام که ـ بنا به نقلِی ـ در سفر به مکه همراه پدر خود بود، با
مشاهده طواف پدر، ناراحت و افسرده در گوشهاِی نشست. امام پس از فراغ از طواف
نزد فرزندش رفت و از او خواست برخِیزد تا بروند. حضرت جواد گفت: توان برخاستن
ندارم. چگونه برخِیزم در حالِی که مِیبِینم به گونهاِی
با کعبه وداع مِیکنِی که گوِیِی دِیگر به سوِی آن
باز نخواهِی گشت (اثبات الوصِیّة، ص 177).
[2] واقعِیتِی
که اِین احتمال را تقوِیت مِیکند اِینکه هر کدام از
علوِیان مانند محمد بن جعفر و همراهان، و محمد بن محمد بن زِید و ... که
راهِی مرو شدند جان سالم بدر نبرده و بازنگشتند.
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 196