نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 221
سامرّا، اظهارات
«يزداد» پزشك دربارى- مبنى براينكه متوكل از آن بيم داشت كه اگر امام در مدينه بماند،
مردم بويژه چهرههاى سرشناس به وى گرايش پيدا كرده، در نتيجه حكومت از دست عباسيان
بيرون رود [1]- آگاه ساختن افراد از بعضى جريانات سياسى، [2] ديدار امام با بعضى از
چهرههاى برجسته نظامى حكومت [3] و ...، مىتوان به ابعاد و گستره فعاليّتهاى آن حضرت
پى برد.
فعاليّتهاى آشكار
و پنهان ياد شده، مزدوران عباسى در مدينه را به وحشت انداخت و آنان را بر آن داشت تا
عليه آن حضرت نزد متوكل سعايت كنند و از او بخواهند هر چه سريعتر امام را از مدينه
تبعيد كند.
از گفته مسعودى برمىآيد
كه گزارشگران، افراد زيادى بودند. وى پس از نقل گزارش «بُرَيحه» به متوكل مىافزايد
نامههاى ديگرى نيز قريب به مضمون نامه بريحه براى متوكل فرستاده شد. [4] علاوه بر
آن كه در منابع تاريخى از دو فرد مختلف با دو عنوان به عنوان گزارشگر نام برده شده
است: بريحه، متصدى امر نماز در مكه و مدينه [5] و عبداللّه بن محمّد، متصدى اقامه نماز
و امور نظامى در مدينه. [6]
مسعودى محتواى گزارش
بريحه به متوكل را چنين نقل كرده است:
اگر تو را به حرمين
نيازى هست على بن محمد را از اين دو شهر اخراج كن؛ زيرا او مردم را به سوى خود خوانده
است و گروه زيادى دعوتش را پذيرفتهاند. [7]
امام هادى عليه السلام
با آگاهى از اين توطئه، نامهاى به متوكل نوشت و ضمن يادآورى آزارهاى والى مدينه نسبت
به خود، گزارشهاى او را دروغ خواند و خود را از نسبتهاى داده شده برى دانست. [8]