نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 26
تفويض تشريع احكام
و مرجعيّت دينى؛ مرجعيّت در قضا و فصل خصومت و رهبرى سياسى و اجتماعى، بيان شده است.
نتيجه آنكه برخلاف
نظر سطحىنگر كسانى كه امامت را منصبى در قبال منصب خلافت و حكومت پنداشته و آن را
صرفاً يك منصب معنوى و روحى و فكرى شمردهاند، امام در فرهنگ تشيع «رهبر امت» است؛
هم در امور دنيايى و نظم و نسق زندگى مردم و اداره سياسى- اجتماعى جامعه و هم در تعليم
و ارشاد معنوى و روحى و گرهگشايى از مشكلات فكرى و تبيين ايدئولوژى اسلام.
ساير فرق اسلامى
چنين مفهوم جامع و گستردهاى براى امامت قائل نيستند. پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه
و آله و پيدايش انشعاب فكرى و سياسى در صفوف مسلمانان و تقسيم آنان به چند فرقه، از
آنجا كه محور اصلى اختلاف، رهبرى سياسى امت بود، مفهوم واژه امامت نيز محدود شد و بيش
از هر معناى ديگر، در مفهوم «رهبرى سياسى» بهكار رفت؛ چندان كه با پيدايش مكاتب كلامى
و گرايشهاى فكرى در قرن دوّم هجرى، يكى از مهمترين مسائل مورد بحث اين مكاتب، مسأله
امامت به همان معناى رهبرى سياسى بود.
همه مسلمانان- اعم
از شيعه و سنّى- بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله بر اين عقيده متفق بودند كه
جامعه اسلامى نيازمند به زعيم و رهبر است؛ ليكن اختلاف در نقطهاى ديگر بود. شيعيان
معتقد بودند رسول خدا صلى الله عليه و آله رهبر و زعيم پس از خودش را تعيين كرده و
فرموده حضرت على عليه السلام پس از من، پيشوا و زمامدار مسلمانان است. ولى اهل سنّت
قضيّه را به اين شكل قبول ندارند و معتقدند پيامبر صلى الله عليه و آله شخص معينى را
براى زمامدارى پس از خويش تعيين نكرده و اين كار را به خود مسلمانان واگذار كرده است.
اگر مفهوم امامت
در همين حدّ رهبرى سياسى مسلمانان بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله باشد، حق آن بود
كه شيعيان هم همچون اهل سنّت، امامت را جزء فروع دين بدانند نه اصول دين؛ ولى همانگونه
كه يادآور شديم شيعه مفهومى جامعتر و فراگيرتر از اين براى امامت قائل است. امامت
در فرهنگ شيعى به حكومت و رهبرى سياسى جامعه خلاصه نمىشود بلكه حكومت از فروع و يكى
از شاخههاى كوچك امامت است. دو شاخه مهم ديگر،
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 26