نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 56
آن حضرت و هيأت همراه،
بالغ بر نُه يا دوازده هزار نفر از مردم به يارى امام عليه السلام شتافتند. [1] در
طول مدت جنگ نيز همكارى و فداكارى زيادى كرد تا سپاه امام عليه السلام پيروز شد. و
بنابر نقل ابن عساكر از ابوعبيده، فرماندهى جناح چپ سپاه على عليه السلام برعهده امام
حسن عليه السلام بود. [2]
حضرت مجتبى عليه
السلام در جنگ صفين نيز در ركاب پدر پايمردىها كرد. در اين جنگ، معاويه، عبيداللّه
بن عمر را نزد امام حسن عليه السلام فرستاد كه: «از حمايت پدرت دست بردار، ما خلافت
را به تو واگذار مىكنيم؛ چرا كه قريش از پدر تو به خاطر سابقه پدركشتگىها ناراحتند،
امّا تو را پذيرا خواهند بود.»
حضرت مجتبى عليه
السلام در پاسخ فرمود: «نه، به خدا سوگند چنين كارى انجامپذير نيست» سپس به پيك چنين
هشدار داد: «گويى پيكر كشته تو را امروز يا فردا افتاده در ميدان جنگ مىبينم. شيطان
تو را فريب داده و كارت را چنان زينت بخشيده كه خود را آراسته و معطّر كردهاى به اميد
آنكه زنان شام تو را ببينند و فريفتهات شوند؛ ولى خداوند به زودى تو را به خاك مرگ
خواهد افكند.» [3]
امام حسن عليه السلام
در اين جنگ تا پايان، همراه پدر بزرگوارش بود و در هر فرصت، مردانه به سپاه دشمن مىتاخت
و به كام مرگ فرو مىرفت. چندان كه وقتى على عليه السلام- در جريان يكى از اين پيشروىها-
جان فرزندش را در خطر ديد، نگران شد و با ناراحتى فرياد زد:
اين جوان را نگه
داريد و به آمدن با منش مگذاريد تا- قصد جنگ نكند و- پشت مرا نشكند. دريغم آيد كه اين
دو- حسن و حسين عليهما السلام- را مرگ در رسد و با كشته شدن آنان، دودمان رسول خدا
صلى الله عليه و آله به سر رسد. [4]
در جريان حكميّت،
پس از آنكه خبر دردناك خلع امام عليه السلام به وسيله ابوموسى
[1] ر.ک: الجمل،
مفِید، ص 243؛ کامل ابن اثِیر، ج 3، ص 227ـ 231.
[2] ر.ک: ترجمة
الامام الحسن من تارِیخ دمشق، ص 170.