responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 74

نظر ديگرى نداشتم، و چه مى‌دانيم شايد اين، آزمايشى براى شما و متاعى اندك (براى معاويه) باشد. [1]

واقعيّت‌هاى تاريخى بيانگر اين است كه جريان صلح در ميان مسلمانان عراق بازتاب منفى داشته و موجب پرسش‌ها، اعتراضات و موضع‌گيرى‌هاى تند بعضى افراد عليه امام حسن عليه السلام شد. خوارج و آنان كه نه به امام اعتقاد داشتند و نه به معاويه، از اينكه پيشواى شيعيان به خواست ايشان توجه نكرده و- به گمان ايشان- عامل گسترش سلطه معاويه بر قلمرو اسلامى شده عليه آن حضرت به سمپاشى پرداختند. شيعيان و حتى برخى از خواص نيز ابهامات و سؤالاتى داشتند كه حضرت مجتبى عليه السلام با حوصله به آنها پاسخ مى‌گفت كه پيشتر به بعضى از آنها اشاره كرديم. اين نشان مى‌داد كه ماهيّت صلح و ابعاد آن براى آنان روشن نبوده و آنان نه به عنوان موضع‌گيرى عليه امام كه براى روشن شدن حقيقت از آن حضرت سؤال مى‌كردند.

بازگشت به مدينه‌

امام حسن عليه السلام هر چند كوشيد در سخنرانى‌هاى عمومى و گفت و گوهاى خصوصى مردم را در جريان ماهيّت صلح و فلسفه آن قرار دهد؛ ولى مردم نادان و عناصر مريض و مغرض، نسبت به اين قضيّه همچنان ديد منفى داشتند و گاه و بى‌گاه با زخم زبان‌ها و شماتت‌هاى خود آن حضرت را آزار مى‌دادند. از سوى ديگر معاويه نيز به منظور تثبيت و تحكيم پايه‌هاى حكومت خود در عراق بويژه كوفه به شكل‌هاى گوناگون درصدد آزار و ناسزاگويى به امام عليه السلام برآمد؛ حضرت و يارانش را به‌شدّت تحت نظر گرفت و آنان را در تنگنا گذاشت. به حضرت على عليه السلام و دودمان او توهين مى‌كرد. حتى گاهى در حضور امام مجتبى عليه السلام به پدر بزرگوارش ناسزا مى‌گفت. امام عليه السلام گر چه فورى پاسخ مى‌داد و او را ادب مى‌كرد، ولى با اين اوضاع ماندن در كوفه برايش بسيار رنج‌آور شده بود؛ از اين رو تصميم به بازگشت به مدينه گرفت.


[1] الفتوح، ج 4، ص 163 و بحار الانوار، ج 44، ص 65.

نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 74
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست