responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 76

همواره مزاحم آن حضرت مى‌شد و زندگى را بر كامش تلخ كرد.

«مروان بن حكم» والى مدينه- كه چهره‌اى سرسپرده نظام اموى و دشمن سرسخت اهل بيت بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله او را «وزغ» و «وزغ‌زاده» و «ملعون» و «ملعون‌زاده» ناميده بود، [1] روزگار را بر پيشواى شيعيان و ياران اندكش تنگ گرفت و از هر فرصتى براى تحقير و سرزنش آن گرامى استفاده مى‌كرد.

معاويه و برخى از سردمداران حزب اموى همچون عمرو بن عاص، مروان بن حكم، مغيرة بن شعبه و حبيب بن مَسْلمه در مدت حدود ده سالى كه امام حسن عليه السلام پس از صلح در مدينه بود، با آن حضرت برخوردهايى داشتند. چيزى كه در همه اين برخوردها به چشم مى‌خورد كينه‌توزى و دشمنى و اهانت و حسادت نسبت به فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله بود.

اين شيوه خصمانه به هواداران آنان نيز سرايت كرده بود؛ [2] گويى همه آنان وظيفه خويش مى‌دانستند كه در انظار مردم و در حضور ديگران امام مجتبى عليه السلام را تحقير و سرزنش نمايند.

متأسفانه بعضى از دوستان ناآگاه و احساساتى نيز كه تنها ظواهر امور را مى‌ديدند و از تجزيه و تحليل عمق رويدادها از جمله جريان صلح ناتوان بودند، با دشمنان امامت در اين موضع هم‌نوا شده و با توصيف آن پيشواى عزتبخش به لقب «مذلّ المؤمنين» و امثال آن بر زخم دل امام عليه السلام نمك مى‌پاشيدند. [3]

... و اين همه، دردها و رنجهاى كشنده‌اى بود كه امام مجتبى عليه السلام مى‌چشيد و تحمل مى‌كرد. شيخ مفيد با توجه به‌اين مصيبتها و گرفتاريهاى امام عليه السلام در اين دوران مى‌نويسد:

پس از استقرار صلح بين امام حسن عليه السلام و معاويه، امام به مدينه بازگشت و در آنجا اقامت گزيد درحالى كه خشم خود را فرو مى‌برد، خانه‌نشين شده بود و منتظر فرمان پروردگارش بود. [4]


[1] ر.ک: مستدرک حاکم، ج 4، ص 479 و حِیاة الامام الحسن بن علِی علِیه السلام، ج 1، ص 239.

[2] به عنوان نمونه رجوع کنِید به بحار الانوار، ج 44، ص 90.

[3] ر.ک: الاخبار الطوال، ص 221 و مقاتل الطالبِین، ص 44.

[4] الارشاد، ص 191.

نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 76
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست