نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 96
دوم نروند. درست
همان خط مشيى كه امام حسن عليه السلام برگزيده بود. ليكن وضع دوران يزيد طورى بود كه
قيام تنها انتخاب بود و زنده ماندن يعنى قيام نكردن- به دلايلى كه در زير مىآيد- معنى
نداشت.
علل و
موجبات قيام
بدون شك قيام امام
حسين عليه السلام به عنوان حركتى حساب شده از سوى پيشوايى معصوم معلول عواملى بود كه
در حقيقت، به عنوان اهداف و انگيزههاى آن حضرت از اين نهضت مقدس بشمار مىرود. اين
عوامل از نظر اهميّت و گستره نسبت به ابعاد نهضت، هم سنگ نيستند، آن چنان كه اشاره
خواهد شد. مهمترين اين عوامل عبارتند از:
1- اجبار
به بيعت
نخستين عامل قيام
امام حسين عليه السلام عليه حكومت ستمكار يزيد اين بود كه وى امام عليه السلام را مجبور
به بيعت كرد و در نخستين اقدامات حكومتى خود به والى مدينه نوشت:
حسين بن على، عبداللّه
بن عمر، عبدالرحمان بن ابى بكر و عبداللّه بن زبير را بگير براى بيعت، محكم هم بگير،
بدون گذشت. و چنانچه يكى از آنان استنكاف كرد گردنش را بزن و سرش را براى من بفرست.
[1]
وليد بن عتبه، حاكم
مدينه با احضار امام حسين عليه السلام به فرماندارى، فرمان يزيد را به وى ابلاغ كرد.
امام حسين عليه السلام به اين در خواست با بيانى صريح و منطقى پاسخ منفى داد:
اى امير! ما خاندان
نبوت و سرچشمه رسالتيم. خانه ما محل آمد و شد فرشتگان است.
خداوند (آفرينش)
را با ما آغاز كرد و پايان كار (رسالت) را بر ما گذاشت، و يزيد مردى بزهكار، شرابخوار
و آدم كش است كه فسق و فجور را آشكار ساخته است و كسى چون من با فردى همچون او بيعت
نمىكند. [2]