نام کتاب : تاریخ تحلیلی پیشوایان نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 99
آن حضرت از مكّه
را ضرورى مىنمود. يكى پيگيرى مأموريت الهى خويش و تحقق امر به معروف و نهى از منكر
كه در آن شرايط جز با رفتن به عراق و شهادت در سرزمين كربلا امكانپذير نبود. و ديگرى،
خطر ترور امام عليه السلام در مكّه و شكسته شدن حرمت خانه خدا، چه آن كه امام متوجه
شد يزيد، حاكم حجاز را همراه عدهاى مسلح مأمور كرده كه تحت پوشش اعمال حج به مكه رود
و فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله را در حال احرام دستگير و يا ترور كند. [1] ابا
عبداللّه عليه السلام با اشاره به اين توطئه دشمن در گفتگو با «ابوهرّه ازْدى» فرمود:
بنى اميّه دارايى
مرا به غارت بردند صبر كردم، به آبرويم لطمه زدند، صبر كردم.
انحرافات سياسى،
اعتقادى و فرهنگى پديد آمده در جامعه اسلامى بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله
كه منجر به روى كار آمدن حزب اموى و تبديل خلافت به سلطنت و بر كنارى و انزواى قرآن
و سنّت نبوى از صحنه زندگى مردم بويژه حكومتمداران شده بود، از مهمترين و روشنترين
علل قيام امام حسين بشمار مىرود. حكومت يزيد مظهر اين همه انحراف و عامل تداوم آن
در جامعه اسلامى بود. حكومتى كه زمامدار آن به جاى تعبد به احكام اسلامى و تقيد به
اجراى قوانين و حدود شرعى و گسترش عدالت اجتماعى، آشكارا موضوع رسالت محمدى صلى الله
عليه و آله و وحى الهى را انكار مىكرد، [3] و به پيروى از جدش ابوسفيان و پدرش معاويه،
كمر همّت به ويران كردن بنياد اسلام و محو ياد و نام پيامبر صلى الله عليه و آله و
خاندان او از خاطرهها بسته بود.