نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 134
آوازه شخصيت شيخ صفى از مرزهاى ايران گذشت و در روم شرقى،
سوريه، لبنان و هندوستان به عنوان يك شخصيت بزرگ عرفانى شناخته شد و پيروان زيادى به
حلقه ارادتش درآمدند. نوشتهاند امير چوپان از شيخ صفى الدين پرسيد: لشكريان ما بيشترند
يا مريدان شما؟ شيخ جواب داد: تنها در ايران در برابر هر يك از اصحاب جلادت، صد نفر
ارباب ارادت وجود دارند.
شيخ صفى، همواره مورد توجه ايلخانان مغول بوده است. وى
در دستگاه غازان خان به اعتبار مراد مقتدر خود، شيخ زاهد، قرب و منزلتى يافته بود.
سلطان محمد خدابنده به شيخ احترام و ارادتى داشته است. ابوسعيد ايلخان گاه به ديدارش
مىرفت و نزدش چون كودكى در برابر استاد مىنشست و به اندرزها و رهنمودهايش گوش مىداد
و به كار مىبست. وى در مسائل معضل سياسى- چون حمله پادشاه ازبك به ايران- از شيخ صفى
طلب يارى كرد.
شيخ صفى به سبب كثرت رياضت و افراط در روزه و اجتناب از
غذاى حيوانى در اواخر عمر تدريجاً ضعيف و مكرر بيمار شد و سرانجام در دوازدهم محرم
735 قمرى در اردبيل درگذشت و در آنجا دفن شد. [1]
3- 1. مذهب شيخ صفىالدين اردبيلى
با مرورى بر حوادثى كه در فاصله حمله مغول در سال 616
قمرى تا روى كار آمدن صفويه به سال 906 قمرى، رخ داد مىتوان ادعا كرد، تصوف و تشيع
از رشد چشمگيرى برخوردار بوده است.
تصوف در آغاز از تسنن شروع شد و سرانجام بخش عمده آن به
تشيع روى آورد، كه نمونه بارز يك گرايش عام و اصيل صوفىگرى را به تشيع مىتوان در
خاندان صفويه، پيش از به حكومت رسيدن شاه اسماعيل صفوى در آغاز قرن دهم هجرى دانست.
[2]
شيخ صفىالدين در مذهب، تعصب جاهلانه نمىورزيد. و در
مذهب وى ترديد وجود دارد.
ظاهراً سنى شافعى بود ولى بعضى اقوال و اشعار منقول از
وى بر محبت و مهر حضرت على (ع) حاكى است. به هر حال مذهب شيخ هرچه بوده است، در اعتقاد
وى نسبت به اسلام
[1] . دائرةالمعارف تشيع، ذيل عنوان «صفى الدين اردبيلى»