responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 149

ج. از فقيهان شيعه اطاعت معنوى و فقهى نمايد. [1]

به هر حال از دوران صفويه به بعد، على‌رغم اعتقاد به حق انحصارى حكومت و ولايت براى معصوم (ع) در حيطه مباحث كلامى و نظرى، شيعيان امامى سلطنتِ شيعى صفويان را به عنوان يك قدرت مشروع و در عين حال مشروط گردن نهادند. با توجه به اين مسئله تاريخى است كه امام خمينى مى‌فرمايد:

خواجه نصير كه رفت دنبال هلاكو و امثال آنها ... براى اينكه آنها را مهار كند، و آن قدرى كه قدرت داشته باشد خدمت بكند به عالم اسلا م و خدمت به الوهيت بكند. و امثال او، مثل محقق ثانى، مثل مرحوم مجلسى و امثال اينهايى كه ... مرحوم مجلسى كه در دستگاه صفويه بود، صفويه را آخوند كرد؛ نه خودش را صفويه كرد! آنها را كشاند توى مدرسه و توى علم و توى دانش و اينها تا آن اندازه‌اى كه البته توانستند ... ما آن وقت هم اگر مى‌توانستيم، كه آن طورى كه آنها مى‌خواهند خدمت بكنند ما هم وارد مى‌شديم. [2]

2. دوران افغانها

آخرين سلطان صفويه يعنى «شاه سلطان حسين»، به دليل بى‌سياستى و اكتفا كردن به ظواهر دين تاج سلطنتى را با دست خود بر سر محمود افغان نهاد و موجب سلطه آنها گرديد.

فتنه افاغنه توسط فردى از طايفه غلزائى- غلجانى- به نام «ميرويس» شروع شد. اين طايفه در قندهار و حوالى آن مسكن داشتند و در آن دوران، قندهار در قلمرو ايران قرار داشت. «ميرويس» كه اهل سنت بود به مكه رفت و با عثمانيها و مفيتهاى سنى تبانى كرد و با گرفتن فرامين و فتاواى متعددى در موضوع وجوب قتل شيعيان از علماى اهل سنت، حركت خود را با تسخير قندهار و كشتن حاكم آنجا كه از سوى حكومت مركزى ايران تعيين شده بود آغاز كرد. اين حركت شوم با لشكركشىِ فرزندش محمود ادامه يافت تا آنكه پايتخت ايران- اصفهان- را به اشغال خويش درآورد و قدرت را به دست گرفت.

محمود افغان در آغاز، هدفش فراهم كردن بقاى سلطنت و سلطه بر تمام ايران بود، از اين‌


[1] . ر. ك: دائرة‌المعارف تشيع، ذيل عنوان، تشيع

[2] . صحيفه امام، ج 8، ص 437

نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم    جلد : 1  صفحه : 149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست