نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 21
اسرار جهان هستى و هدف از آفرينش علم داشته باشند؛ در
غير اين صورت رهبرى آنان كامل نخواهد بود. و اين امر با حكمت الهى در تعيين امامت منافات
پيدا مىكند. [1] امام صادق فرمود:
خداوند حكيمتر، گرامىتر، بزرگتر و عادلتر از آن است
كه به وجود حجتى بر مردم احتجاج كند، سپس چيزى از امورشان را بر او مخفى بدارد. [2]
تاريخ به روشنى شهادت مىدهد كه درباره هر موضوعى از امامان
شيعه سوال مىكردند، پاسخ مىگرفتند. امام شيعه حضرت على (ع) است كه مىفرمايد: «هر
چه مىخواهيد از من سؤال كنيد!» [3] سرچشمه علم امام از فضل خداوند است تا رهبرى و
راهنمايى بندگان خدا را به عهده گيرند.
ه) نصب و نص امام؛ به اعتقاد شيعه،
انتخاب امام از مردم ساخته نيست و نمىتوانند در چنين موضوع مهمى، نظر دهند، بلكه خداوند
است كه امام را تعيين و به وسيله پيامبر (ص) به مردم معرفى مىنمايد. از اين امر به
نص يا تنصيص- نصب يا تعيين- تعبير مىشود. امامت منصبى الهى و تداوم رسالت است و انتخاب
مردم در آن نقشى ندارد؛ همانگونه كه مردم در تعيين نبى و رسول دخالت ندارند. [4]
شيعه معتقد است، پيامبر پس از نزول آيه (وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ اْلأَقْرَبينَ) (شعراء:
214) در سال سوم هجرت و دعوت علنى از خويشاوندانش، موضوع امامت و رهبرى پس از خود را
مطرح و على (ع) را جانشين خود معرفى نمود. سپس اين امر را به مناسبتهاى گوناگون تكرار
كرد و در غدير خم از مردم براى او بيعت گرفت و در واپسين لحظات عمر، قلم و كاغذ خواست
تا وصيت نامهاى درباره رهبرى پس از خود بنويسد، كه با مخالفت برخى عملى نگرديد. [5]
اهل سنت منكر نص و تعيين امام از سوى خداوند هستند، و
امامت را منصبى اجتماعى مىدانند كه امام با انتخاب مردم از طريق، بيعت و شورا برگزيده
مىشود. آنان از اين هم پا را