نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 35
روايات فراوانى بر اين مطلب دلالت دارد كه آيه پيش گفته
پس از آيه 72 سوره مائده و بلافاصله پس از حادثه غدير نازل شده است. [1] از آن شمار،
روايت ابوسعيد خدرى است كه نقل مىكند رسول خدا (ص) مردم را در روز پنجشنبه در غدير
خم جمع كرد و آنان را به پيروى از على (ع) دعوت نمود و آن دو از يكديگر جدا نشدند تا
آنكه آيه (اليَومَ يئس الذين
...) نازل گرديد. پس رسول خدا (ص) به مژدگانى اين كه دين به حد كمال
رسيد و نعمت خدا تمام شد و پروردگار از رسالتش و از ولايت على (ع) راضى گرديد، تكبير
گفت و سپس فرمود:
«اللهمَ والِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ
و انصر من نَصَرهُ وَ اخْذُلْ مَن خذَلَهَ». [2]
امام باقر و امام صادق (ع) فرمودهاند آيه تبليغ و آيه
اكمال در روز غدير نازل شدهاند و امام صادق در معنى آيه اكمال فرمود: معناى آيه اين
است امروز دين شما را با انتخاب و پاسدار و نگاهدار آن كامل نمودم و نعمت خود را با
ولايت اهل بيت بر شما تمام كردم و تسليم شدن شما را در برابر دستورات اين پاسداران
اسلام پذيرفتم. [3]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را اطاعت كنيد و رسول
خدا و اولياى امر را- نيز- اطاعت كنيد.
اطاعت بىقيد و شرط از «اولوالامر» در آيه، و قرار دادن
اطاعت آنها در رديف اطاعت خدا و رسول خدا، دلالت بر عصمت آنها دارد و چنان كه در درس
اول ثابت شد فقط اهل بيت پيامبر- ائمه اطهار (ع)- معصوم مىباشند و روايات فراوانى
مصداق «اولى الامر» را كه اطاعتشان واجب است، امامان دوازدهگانه شيعه دانستهاند كه
يك نمونه اشاره مىشود:
جابربن عبداللَّه انصارى نقل مىكند: هنگامى كه خداوند
آيه مذكور را نازل كرد، به
[1] . دلائل الصدق، ج 2، ص 231؛ الميزان، ج 5، ص
188-201
[2] . سند حديث غدير در اين منابع آمده است: ترمذى، سنن
ترمذى، ج 5، ص 633، ش 3713؛ ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج 5، ص 43، ش 116؛ خصائص اميرالمؤمنين،
ابو عبد الرحمن احمد بن شعيب نسائى شافعى معروف به خصائص النسائى، ج 21؛ مستدرك الحاكم،
ج 3، ص 109-110؛ البداية و النهاية، ج 5، ص 184؛ مسند احمد، ج 4، ص 373؛ اسد الغابه
فى معرفة الصّحابه، ج 3، ص 307؛ ذهبى، تذكرة الحفاظ، ج 3، ص 1043؛ تاريخ مدينه دمشق،
ج 42، ص 234-239 جهت اطلاع بيشتر ر. ك: الغدير، ج 1، ص 11
[3] . كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 295؛ طبرسى، احتجاج، ج
1، ص 69
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 35