نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 90
3- 2. امام رضا در دوران مأمون
مأمون هفتمين خليفه عبّاسى بود كه در سال 198 هجرى برايش
بيعت عمومى گرفته شد. او از همان آغاز نوجوانى تحت تربيت «يحيى برمكى» و «فضل بن سهل»
ايرانى، به كسب علوم و فنون مختلف پرداخت و از برادران خود پيشى گرفت. وى با تظاهر
به زهد و پارسايى و ديندارى و در سايه تدبير و تلاش «فضل بن سهل» و حمايت همهجانبه
مردم «خراسان» به حكومت رسيد و مركز خلافت را كه تا پيش از او بغداد بود به مرو آورد
و با گماردن كارگزاران به سامان دادن امور حكومت پرداخت. او پس از به قدرت رسيدن نيز
برخلاف امين، به كسب علم و همنشينى با علما و فقها پرداخت و از مباحث دينى سخن مىگفت
و به «فضل» دستور داد تا درباره زهد، تقوا و ديانت او تبليغ كند. خود نيز در نامهاى
كه به عباسيان نوشت، خود را واعظى پرهيزكار و بىميل به دنيا و پايبند به احكام شريعت
و تعاليم دين مىنماياند تا عباسيان منش وى را جهت خلاف شخصيت برادرش امين و برتر از
او ببينند و بشناسند. [1]
- شرايط سياسى: مأمون با سه گروه
عمده روبهرو بود كه در آن مقطع زمانى مىزيستند و از اعتبار و قدرتى برخوردار بودند.
اين گروهها عبارت بودند از: ايرانيان، عربها و علويان.
مأمون در ميان دو گروه عربها و علويان جايگاه چندان خوبى
نداشت. عربها پيش از به قدرت رسيدن مأمون، از برادرش امين حمايت مىكردند و با وى شديداً
مخالف بودند و پس از پيروز شدن او بر برادر و كشتن او كينه و عداوت عربها نسبت به مأمون
افزايش يافت.
علويان نيز چون عباسيان را غاصب خلافت مىدانستند بيشتر
از اعراب با حكومت مأمون مخالف بودند. تنها گروهى كه مأمون مىتوانست براى تثبيت حكومتش
بر آنها تكيه كند، ايرانيان بودند كه در سايه تدبير و تلاش «فضل بن سهل» و حمايت همهجانبه
مردم «خراسان» به حكومت رسيده بود. ولى حمايت اين گروه را نيز پس از به قدرت رسيدن
به علت عمل نكردن به وعدههايش- كه تأمين امنيت و رفع ظلم بود- كمرنگ كرده بود و جايگاه
علويان در اين بين محكمتر شده بود.
[1] . جعفر مرتضى، عاملى، زندگى سياسى امام رضا (ع)، ترجمۀ
انتشارات اسلامى، ص 141-143
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 90