نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 91
مأمون براى نجات خويش و حكومتش و خارج شدن از بحران، تمام
استعداد خود را به كار گرفت. او به تجربه دريافته بود كه سياستِ خشونت و زورگويى موجب
رهايىاش از اين گرداب نخواهد بود؛ زيرا مىديد بسيارى از مشكلاتش ناشى از گزينش همين
سياست است.
سلاح منطق و برهان نيز كاربردى نداشت، زيرا مهمترين دليلى
كه مىتوانست براى حكومتش مورد استناد قرار گيرد، وجود نص از سوى پيامبر (ص) درباره
رهبرى امّت پس از آن حضرت بود كه در آن زمان بر فرزند پيامبر (ص) على بن موسى الرضا
(ع) تطبيق مىكرد.
از اين رو پس از انديشه فراوان و مشورت با سياستمداران
راه حلّ ديگرى كه تازگى داشت به نظرش رسيد و آن دعوت از امام رضا (ع) از مدينه به مرو
و سپردن وليعهدى به وى بود و اين اساسىترين و استوارترين طرحى بود كه در آن شرايط
مىتوانست علويان و ايرانيان را آرام كند و صحنه را از وجود پرنفوذترين و قدرتمندترين
چهره مخالف دستگاه خلافت كه در ميان علويان و ايرانيان از محبوبيت والايى برخوردار
بود خالى نمايد. [1]
- دعوت امام رضا به ايران: مأمون، امام رضا
(ع) را به مرو دعوت كرد. آن حضرت نخست اين دعوت را به علتهاى گوناگون نپذيرفت، ولى
مأمون چندين بار براى آن حضرت نامه نوشت و بر اين كار اصرار ورزيد تا آنكه امام رضا
(ع) دانست كه مأمون از وى دست بردار نيست و چارهاى جز پذيرش اين دعوت ندارد. [2] امام
رضا (ع) ناخرسندى خود را از اين سفر نشان داد و به گونههاى مختلف اظهار مىنمود. وداعهاى
متعدد با مرقد پيامبر اكرم (ص) در مدينه، چگونگى خداحافظىها، سخنان و سفارشهاى ايشان
با خانوادهاش در آستانه سفر و حتى تصريح به اينكه ديگر به مدينه بازنخواهد گشت، همگى
نشان مىداد كه آن حضرت از روى اجبار و اكراه به دعوت مأمون پاسخ مثبت داده است. [3]
- مسير حركت امام رضا از مدينه تا خراسان: مأمون
براى آوردن امام رضا به مرو، يكى از فرماندهان خود را مأمور اين امر كرد. همچنين با
توجه به حضور برخى از شيعيان امام رضا (ع) در كوفه و قم، مأمون مسير امام رضا (ع) را
از راه «بصره»، «اهواز» و «فارس» تعيين
[1] . ر. ك: تاريخ اسلام در عصر امامت امام رضا و امام
جواد، ص 67-74
[2] . ر. ك: كافى، ج 1، ص 555؛ ارشاد، ج 2، ص 259؛ عيون
اخبار الرضا، ج 2، ص 217-218