نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 92
كرد و تأكيد كرده بود كه ايشان را از راه جبال و قم عبور
ندهند، و حتى در نامهاى براى امام رضا (ع) به اين نكته تأكيد كرد.
علت اين محدوديت اين بود كه مردم «كوفه» و «قم» به دوستى
اهل بيت (ع) معروف بودند و با عبور امام (ع) از اين دو شهر حساس و استقبال بىنظير
از آن حضرت، چه بسا براى حكومت مشكل تازهاى به وجود مىآوردند.
منازل و شهرهايى كه امام هشتم در طول سفر خود به خراسان
پيموده و همچنين حوادثى كه در هر يك از اين منازل رخ داده، در كتابها به صورت مفصل
و گوناگون آمده و همچنين در برخى از نقاط ايران بناها و آثارى به يادبود آن سفر تاريخى
به چشم مىخورد. در اين درس تنها به توقف امام رضا (ع) در نيشابور و حديث پربار «سلسلة
الذهب» آن حضرت اشاره مىشود. [1]
- امام رضا (ع) در نيشابور: نيشابور در آن
زمان از شهرهاى آباد و پرجمعيت و مركز علم و فرهنگ و پايگاه حديث به شمار مىرفت هنگامى
كه امام رضا (ع) به اين شهر رسيد، مورد استقبال انبوه علاقهمندان و شيعيان و دانشدوستان
قرار گرفت و از آن حضرت خواستند تا حديثى از پدران بزرگوارش بيان نمايد. آنها چنين
عرض كردند:
اى بزرگوار و فرزند بزرگواران، اى پيشوا و فرزند پيشوايان،
اى سلاله پاك! اى يادگار شجره نبوت! تو را به حق پدران پاك و دودمان بزرگوارت، چهره
مباركت را بر ما بنمايان و از پدرانت براى ما حديثى نقل كن.
مركب امام (ع) بازايستاد و امام چهره خود را به مردم نماياند.
هر كس به گونهاى احساسات خود را ابراز مىكرد. پس از آرامش و سكوت مردم، با ذكر حديثى
كه اسناد آن را از امام كاظم (ع) تا رسول خدا (ص) متصل نمود، از قول خداوند متعال فرمود:
كلمه «لا اله الله» دژ من است، هر كس در دژ من وارد شود،
از عذاب من در امان خواهد بود.
پس از آنكه موكب امام به حركت درآمد، حضرت سر از كجاوه
بيرون آورد و فرمود:
«بِشُروطِها وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِها» ؛ البته
شروطى دارد و من از شروط آن هستم.
[1] . تاريخ تشيع در ايران، ج 1، ص 220؛ بحار الانوار،
ج 49، ص 91-92
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 92