نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 96
بود توانست حصار «تقيه» را در هم شكند و مسأله امامت پيشوايان
معصوم (ع) را در سطح گستردهاى- حتى در ميان ملل غير مسلمان- مطرح سازد و حقايق بسيارى
را كه در طول 150 سال جز در خفا و با «تقيه» و به خِصّيصين ياران نزديك گفته نشده بود
با فرياد بلند به گوش همگان برساند.
گذشته از مناظرهها، احاديث و روايات فراوانى از امام
رضا (ع) در زمينههاى گوناگون علوم و معارف اسلامى و شيعى چون فقه، اصول عقايد، اخلاق
و ... براى تقويت تشيع طرح گرديد كه انديشه شيعه را گسترش داد.
شكسته شدن حصار «تقيه» توسط امام رضا (ع) در آن دوران
موجب شد كه برخى از دوستداران اهلبيت قصايد و مدايحى در فضايل امام رضا و اهل بيت
بسرايند و كرسيهاى خطابه در تمامى نقاط و بلاد اسلامى براى معرفى و بيان فضايل امام
نصب گردد و همه جا به عظمت و نيكى از خاندان پيامبر (ص) كه هفتاد سال كسى جرأت بيان
آن را نداشت- و حتى به آنها بد مىگفتند- ياد شود.
شش. احياى سنت پيامبر در اجراى عبادات اسلامى.
وقتى مأمون با اصرار تمام از امام رضا (ع) خواست كه نماز عيد فطر را بخواند، امام با
اين شرط پذيرفت كه طبق سنت پيامبر و روش حضرت على (ع)- بدون تجملات شاهانه- انجام شود
و مأمون نيز اين شرط را پذيرفت.
امام پس از به جاى آوردن آداب نماز عيد، مثل روش پيامبر
(ص)، با پاى برهنه و تكبيرگويان به طرف مصلّى حركت كرد. شكل ظاهرى امام و اطرافيانش
و چگونگى حركت و تكبير آن حضرت، چنان غوغايى در خراسان به پا كرد و چنان تحوّلى حتى
در بين درباريان و لشكريان مأمون به وجود آورد كه آنها نيز به جمعيت پيوستند و به طرف
مصلّى حركت كردند. اينجا بود كه وزير مأمون، فضل بن سهل به او اطلاع داد كه اگر امام
رضا (ع) به همين شكل به مصلى برود، مردم شيفته او خواهند شد و ما بر جان خود ترسناكيم،
مگر آنكه او را برگردانى. از اين رو، مأمون كسى را فرستاد و به بهانه آنكه نمىخواهد
امام رضا را به زحمت اندازد، از ايشان خواست تا از مصلى برگردد و شخص ديگرى بنابر رسم
معمول نماز عيد را به پا دارد. امام رضا (ع) نيز كفش خود را پوشيده، سوار بر مركب شد
و بازگشت. نماز عيد آن روز هم با نظم برگزار نشد. [1]
[1] . كافى، ج 1، ص 555-556؛ ارشاد...، ج 2، ص
264-265؛ تاريخ تشيع در ايران، ج 1، ص 223
نام کتاب : تاریخ تشیع در ایران نویسنده : شاکر،ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 96