نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 106
حال چنين خود را نباختهام.»
امام خطاب به او فرمود:
«وَيْلَكَ يا
عُبَيْدَ اهْلِ الشَّامِ انَّكَ بَيْنَ يَدَى بِيُوتٍ اذِنَ اللَّهُ انْ تُرْفَعَ
وَ يَذْكَرَ فيها اسْمُهُ»
واى برتو اى بنده كوچك شاميان، تو
در پيشگاه (اهل) خانههايى هستى كه خداوند اذن داده همواره با عظمت باشند و نام
خدا درآنان برده شود. [1]
جالب اين است كه در اين بيان
توبيخى، امام عليهالسلام ضمن اينكه مقام الهى خود را تذكر مى دهد، عكرمه را (به دليل
وابستگى به دربار ظالمان) بنده شاميان بلكه بنده كوچك (عُبَيد) شاميان مىخواند و
اين توبيخ و تحقيرى بزرگ است براى كسى كه درك و فهم داشته باشد.
موضع امام
دربرابر شاعران
امامان عليهالسلام با شاعران
دوگونه برخورد داشتند. درمقابل شاعرانى كه به دربار خلفا نزديك مىشدند وآنان را
مدح مىكردند، موضع انتقادى وتوبيخى مىگرفتند و شاعرانى را كه سرودههايشان در
دفاع از حق بود تمجيد مىكردند و صلههاى بسيار مىدادند. درزندگى امام باقر
عليهالسلام شاهد هر دو برخورد هستيم. كُثَيِّر عَزَّه [2] از شارعان شيعى نامدارى
بود كه به اهل بيت علاقهمند و مداح و ثناگوى آنان بود. نوشتهاند روزى همراه امام
باقر عليهالسلام مىرفت در حالى كه او سوار و امام (ع) پياده بود. فردى كه او را
دراين حال ديد به انكار گفت: آيا درحالى كه ابوجعفر (ع) پياده است، سواره مىروى؟
كثير جواب داد: امام مرا به سوار
شدن امر فرمود واگر اطاعت امر امام كنم و سوار