نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 111
خواهد كرد و ما نبايد يكى را
محكوم كنيم و موضع مشخصى درقبال آنان اختيار كنيم.
اين يكى از گروههاى فكرى توجيه
گربود.
عقيده به ارجاء مورد پسند ستمگران
وخلفاى منحرف بنى اميه و بنى عباس بود و مأمون عباسى اعتقاد به ارجاء رادين
پادشاهان شمرده است. [1]
جبريّه نيز از ديگر توجيه گران
ظلم و ستم اموى بودند. آنان همه چيز را به تقدير، جبر و خواست خدا منسوب مىكردند
و به اعتقاد آنان حكومت معاويه، عبدالملك، يزيد وهشام خواست خداست، پس نبايد به
خواست خدا اعتراض كرد و بايد تحمل نمود.
اعتزال نيز طرز تفكرى ديگر بود كه
با اعتقاد به جواز مقدم شدن فاضل بر مفضول، توجيه گر خلافت امويان بود و آن را
خلاف شرع نمىشمرد.
امام عليهالسلام با موضعگيرى خود،
اين افكار انحرافى توجيهگر را ابطال مىكرد و راه صحيح را نشان مىداد كه به بعضى
از موضعگيريهاى امام اشاره مىكنيم.
1- امام و حسن بصرى: حسن بصرى از
رهبران فكرى زمان بود. خدمت امام رسيد تا سؤالاتى را مطرح كند. امام از وى پرسيد:
آيا توفقيه اهل بصره هستى؟
حسن- چنين گفته مىشود.
امام- آيا در بصره كسى هست كه تو
از وى تعليم بگيرى؟
حسن- نه (يعنى من رهبر فكرى هستم)
امام- سبحان الله، كار بزرگى را
به عهده گرفتهاى. مطلبى از تو به من رسيده كه نمىدانم برتو بستهاند يا قول
توست؟ گمان مىكنند كه توگفتهاى: خداوند خلق را آفريده و امور آنان را به خودشان
واگذاشته است. (وآنان دراعمال خود آزادند وخداوند علم به اعمال آينده آنان ندارد).
امام براى اثبات باطل بودن كلامش
پرسيد: اگر خداوند دركتابش به كسى بگويد:
تو درامان هستى، آيا بعد از اين
كلام خدا او را خوفى هست؟
حسن گفت: نه (در صورتى كه بنابر
قول او هيچ امنيتى براى او نيست چون او آزاد است