نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 112
وممكن است بعداً گناه كند يا كفر
ورزد وخداوند هم كه علم به اعمال او ندارد)
بعد امام فرمود: آيهاى از كتاب
خدا بر تو عرضه مىكنم كه به يقين تو آن را ناصحيح تفسير كردهاى و هلاك شدهاى و
ديگران را نيز هلاك كردهاى. بعد امام آيه 18 سوره سبا [1] را طرح كرد سپس قول حسن
بصرى و نيز تفسير صحيح آن را بيان كرد واهل بيت را مصداق »قريههاى مبارك» تبيين
كرد بعد فرمود:
»اهل بيت، برگزيدگان خدا هستند
نه تو وامثال تو. اگر به تو- كه به ناحق مدعى مرجعيت هستى- بگويم: جاهل اهل بصره،
جز حق و واقع نگفتهام. تو را بر حذر مىدارم ا زقول به تفويض زيرا خداى تعالى سست
نبوده كه امر را به خلق واگذارد وآنها رااجبار بر معاصى هم نكرده است.» [2] (هم
جبر باطل است و هم تفويض)
2- برخورد امام با قتادة: ابوحمزه
ثمالى گويد: در مسجد پيامبر نشسته بودم كه فردى از من سراغ امام باقر (ع) را گرفت
تا سؤالاتى را مطرح كند. امام باقر (ع) را به او نشان دادم. امام از هويت وى سؤال
كرد وخود را »قتادة بن دعامه بصرى» معرفى كرد.
امام فرمود: توفقيه بصره هستى؟
قتاده: آرى
امام: اى قتاده، خداوند افرادى را
آفريد وآنان را حجت بر خلق قرار داد. آنان در زمين يگانهاند و .... قتاده به بيان
امام در معرفى اولياى خدا گوش داد ومدتى ساكت ماند و بعد به محضر امام اظهار كوچكى
كرد و گفت: من درمحضر بزرگان وفقهايى چون ابن عباس نشستهام ولى چنين مضطرب
نشدهام.
امام فرمود: مىدانى كجا
نشستهاى؟ تو در محضر خانهاى هستى كه خداوند آن را رفعت بخشيده و اذن داده تا در
آن ذكر خدا شود و ....
بعد قتاده سؤال فقهىاش را مطرح
كرد وامام جواب گفت. [3]