امام صادق عليه السلام نيز نسبت
به عمويش زيد احترام فوق العاده قايل بود.
راوى گويد:
«امام صادق عليه السلام را ديدم
كه لجام مركب عمويش را گرفت تا سوار شد بعد لباسهاى عمويش را آراسته كرد.» [2]
بين عبدالله محض فرزند امام حسن
كه بزرگ سادات حسنى بود، و زيد در مسألهاى اختلاف افتاد و كار به محكمه كشانده
شد. بعد از پايان يافتن محكمه، زيد برخاست و به سوى مركبش روانه شد كه عبدالله به
سرعت جلو رفت و افسار مركب زيد را گرفت تا او سوار شود. [3]
وضع اسفبار جامعه اسلامى و حاكميت
افراد ظالم و ستمگر بر زيد خيلى گران بود. عبدالله بن مسلم بن بابك از ياران زيد
گويد:
»با زيد بن على به سوى مكّه خارج
شديم. در نيمههاى شب، هنگامى كه ستاره ثريا بر اوج آسمان بود، زيد به من گفت: اى
بابكى، آيا گمان مىكنى كسى به ستاره ثريا برسد؟ گفتم:
نه. گفت: به خدا قسم دوست داشتم
دستم بدان مىرسيد و از آنجا بر زمين مىافتادم و قطعه قطعه مىشدم ولى خداوند بين
امت محمد صلى الله عليه و آله را اصلاح مىكرد.» [4]
و بالاخره او كه منشاء فساد را در
خلافت بنى اميه مىديد، براى امر به معروف، نهى از منكر و اصلاح امت اسلامى قيام
كرد. او از برادرش امام باقر براى قيام نظر خواست و امام باقر در آن زمان قيام وى
را به مصلحت ندانست تا اينكه بعد از وفات برادرش، با نظر امام صادق عليه السلام
قيام كرد. سخن امام رضا عليه السلام بهترين