نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 160
ماديّات بر حق تعالى از لغزشگاههاى
عمده است و امامان به همين علت عامّه مردم را از تفكر در ذات حق نهى مىكردند.
امام باقر فرمود:
«درباره مخلوقات خدا سخن گوييد
ولى درباره خدا (و ذات حق) سخن مگوييد زيرا سخن گفتن در اين باب جز بر تحيّر
گوينده نمىافزايد». [1]
در بيان ديگرى فرمودند:
«خداوند نه قابل تعقل است ونه
محدود. آنچه در وهم تو آيد، خداوند خلاف آن است و با چيزى شبيه نيست و وهمها او را
درك نتوانند كرد، چگونه او را درك كنند و حال آن كه او برخلاف آن است كه تعقل شود
و خلاف متصورات ذهنهاست. درباره خدا فقط همين اندازه مىتوان توهم و تصور كرد كه
او نه قابل تعقل است و نه حدى دارد». [2]
ب- ردّ مشبهه،
مجسّمه و معطّله: گروهى در تصور خود، خدا را با مخلوقاتش
تشبيه مىكردند و صفات مخلوقات را با همان كيفيت براى خدا نيز تصور مىكردند و
براى خدا جسم قائل بودند و رؤيت حق را با چشم سر ممكن مىشمردند و گروهى نيز توصيف
حق و تصور او را به عنوان شىء نيز نهى مىكردند و اين باب را تعطيل مىدانستند.
امام همه اين اعتقادات را باطل شمرد و اعتقاد حق را تشريح كرد.
راوى در مورد اوصاف خدا از امام
سؤال كرد و امام در جواب فرمود:
«والاست خداى جبّار، والاست خداى
جبار، هر كه به آنچه آنجاست دست درازى كند، هلاك گردد». [3]
محمد بن مسلم از امام پرسيد:
فدايت شوم قومى از اهل عراق گمان مىكنند