responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 51

سليمان وارد شدند. داود خدمت امام رسيد و حضرت پرسيد: چرا دوانيقى نيامد؟ داود گفت: او كمى بى ادب است. امام فرمود: چيزى نمى‌گذرد كه خلافت را به عهده‌مى‌گيرد و برگردن مردان سياست پا مى‌گذارد و شرق وغرب را به ملك خود در مى‌آورد و آن قدر عمر خلافتش طولانى مى‌شود كه گنجهايش به حد بى سابقه‌اى مى‌رسد. داود برخاست و پيش منصور رفت و جريان را تعريف كرد. منصور خدمت امام رسيد وگفت:

»جلالت و بزرگى شما نگذاشت دركنار شما بنشينم، بعد پرسيد: اينچه خبرى است كه داود مى‌گويد؟ امام فرمود: خبر راستى است. بعد منصور پيرامون دولت بنى عباس ومدت و زمان آن سؤالاتى كرد و امام جواب داد». [1]

منصور با اين كه مخالف امام است و چشم ديدن امام را ندارد واز آن حضرت كناره مى‌گيرد، ولى وقتى پيش بينى سياسى امام را مى‌شنود، برخلاف ميلش خدمت امام مى‌رسد تا مستقيماً از خودش بشنود و با شنيدن اين مطلب ازامام بدان يقين مى‌كند و اينها همه نشان اعتراف بر شخصيت علمى، سياسى و اجتماعى امام دارد و بدينسان امام باقر عليه‌السلام به عنوان يك رجل علمى، سياسى، اجتماعى درزمان حيات پدرجلوه مى‌كند و مشهور مى‌شود به طورى كه اين شهرت تا شام مركز خلافت اموى مى‌رسد و عبدالملك اموى ضمن نوشتن نامه‌اى به عاملش درمدينه او را به دستگيرى واعزام آن حضرت با قيد وبند به شام مأمور مى‌كند وعامل مروان هم كه دستگيرى چنين شخصيتى شناخته شده را به صلاح نمى‌بيند، درجواب مى‌نويسد:

«اين نامه من به عنوان مخالفت با دستور شما و ردّ امر شما نيست ولكن خواستم قبل از اقدام، خيرخواهى و نصيحت طلبى خود را به شما ارائه كرده باشم (تا با توجه به آن دستور مقتضى را صادر كنيد) شخصيتى كه دستگيرى‌اش را خواسته‌ايد، امروز عفيف‌ترين، زاهدترين، باورع‌ترين، عالم ترين، رقيق القلب ترين، باپشتكارترين و عابدترين فرد است و كسى دراين زمينه‌ها براو سبقت ندارد و تعرّض اميرالمومنين (خليفه) را نسبت به وى صلاح نمى‌دانم چه اينكه »خداوند وضعيت قومى را تغيير نمى‌دهد مگر ا ينكه آنان وضعيت‌


[1] - بحارالانوار، ج 46، ص 249

نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست