نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد جلد : 1 صفحه : 52
خويش را تغيير دهند.»
وقتى عبدالملك نامه عاملش را ديد
واز مضمون آن مطلّع شد، خوشحال شد (كه درانجام دستور او عجله نكرده است) و مطمئن
شد كه عاملش از روى خيرخواهى و به مصلحت حكومت عمل كرده است. [1]
امام و ضرب سكّه
مورخان به هنگام شرح زندگى امام
باقر عليهالسلام، يا شرح وقايع دوره عبدالملك اموى، متعرض جريان ضرب سكّه توسط
عبدالملك، با مشورت وراهنمايى امام باقر (ع) مىشوند. از آنجا كه اين واقعه- اگر
صحت داشته باشد- درزمان امام سجاد بوده، دراينجا به شرح وتأمل درآن مىپردازيم.
شرح واقعه از اين قرار بود: در
صدر اسلام، توليد كاغذ درانحصار روميان بود و كاغذهاى مصرفى در كشور اسلامى توسط
مسيحيان مصر (كه وابسته به روميان بودند) توليد مىشد و آنان بر منوال روميان با
شعار مسيحيت (پدر، پسر و روح القدس) كاغذها را زينت مىدادند و آرم مىزدند. وضع
براين منوال بود تا زمان عبدالملك كه با توجه به زيركى و فطانتى كه داشت، توجهاش
به اين ماركها جلب شد و وقتى برايش ترجمه كردند، فهميد كه محتواى ماركها و آرمها
شعار مسيحيت است و به همين جهت به فرماندار مصر دستور داد كه از آن به بعد مارك
كاغذها و لباسها و پردههاى توليدى را عوض كنند و مارك جديد- شهدالله انه لااله
الاهو برآنها بزنند. وقتى كاغذهاى جديد به بلاد روم رسيد، قيصر متوجه تغيير مارك
شد و ضمن ارسال هدايا ونامه از عبدالملك خواست كه همان ماركهاى سابق را بزنند و
وقتى با بى توجهى عبدالملك مواجه شد، او را تهديد كرد كه اگر اين كار را نكند
دستور خواهد داد بردرهمها و دينارها دشنام بر پيامبر اسلام را حك كنند. درآن زمان
درهم و دينارهاى رايج، در روم ضرب مىشد. با رسيدن