فقر، فلاكت و مالياتهاى سنگين از
ره آوردهاى حاكميت ظالمانه بنى مروان بود. عمربن عبدالعزيز در دوره كوتاه زمامدارى
خويش با اين روش ظالمانه مخالفت كرد و مالياتها را تعديل كرد ولى بعد ازكشته شدنش،
خليفه بعد- يزيدبن عبدالملك- به واليان نوشت:
«اما بعد، عمربن عبدالعزيز فريب
خورده بود، شما و دوستانتان او را فريب داديد، نامههاى شما را درباره كم كردن
خراج و مالياتها به او ديدهام. وقتى اين نامه من به دست شما رسيد، روشى كه از
اويادگرفتهايد، رها كنيد و مردم را به همان طبقه قبل برگردانيد (وهمان مالياتهاى
قبل را وصول كنيد) خواه پر محصول باشند يا كم محصول وگرفتار قحطى، خوششان بيايد يا
بدشان بياييد، زنده بمانند يا بميرند ....» [2]
در دربار خليفه و واليان، اشرافيت
و تجمل غوغا مىكرد. حسن ابراهيم حسن درتوصيف قصر وليد بن عبدالملك مىنويسد:
قصرخليفه در دمشق در نهايت شكوه
بود. ديوارهاى آن با قطعات معرق زينت يافته بود و ستونهايش با مرمر و طلا و طاقهايش
با طلاى مرصع آرايش يافته بود. [3]
حربن يوسف نواده مروان كه در
روزگار هشام فرماندار موصل بود، خانهاى عالى از رُخام خالص و مرمر ساخت كه به
واسطه نقشهاى دلفريبش آن را منقوشه مىناميدند. [4]
اين اجمالى از وضعيت اجتماعى آن
روز و بازتاب عملكرد خلفاى آن زمان بود و حالا براى اينكه بيشتر با خلفاى آن دوره
آشنا شويم، تا اهميّت روش و فعاليتهاى امام باقر عليهالسلام را دريابيم، به بررسى
سيره و روش تك تك خلفاى آن دوره مىپردازيم.