responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 86

محمدبن يوسف خراج مردم را دو برابر بگيرد اگر چه به هلاكت آنان بيانجامد. [1]

وى بر خلاف ابن عبدالعزيز، نسبت به اهل علم حسادت مى‌ورزيدوآنان را تحقير مى‌كرد مثلا حسن بصرى عالم دربار اموى را «شيخ جاهل» مى‌خواند. [2]

وى با معشوقه‌اش حبابه به تفريح و خوشگذرانى سرگرم بود كه دانه‌اى انگور درگلوى حبابه گير كرد و او را كشت. يزيد بر بالاى جنازه او به گريه و ندبه پرداخت و تا سه روز از او جدا نشد. به زور او را جدا كردند و حبابه را دفن كردند و يزيد همچنان در اين غم وغصه بود تا مرد. [3]

هشام بن عبدالملك‌

بعد ازمرگ يزيدبن عبدالملك، برادرش هشام در سال 105 به خلافت رسيد وتا سال 125 يعنى نوزده سال و هفت ماه خلافت كرد. هشام نسبت به بزرگان وافراد شريف حقد و كينه داشت و به بخل مشهور بود. او مى‌گفت: درهم درهم بايد جمع كرد تا مال فراوان گردد. [4]

يعقوبى او را چنين توصيف مى‌كند:

«انَّهُ بَخيلٌ فَظٌّ ظَلُومُ شَديدُ الْقَسْوَةِ طَويلُ اللَّسانِ» [5]

او بخيل، بدخلق، بدزبان، ستمگر، قساوت پيشه و زبان دراز بود.

برادرش قبل از خلافت به وى مى‌گفت: آيا آرزوى خلافت به سر دارى و حال آنكه ترسو و بخيل هستى؟ [6] هشام به فسق، فجور، عيش و نوش و شرابخورى معروف‌


[1] - كامل، ج 5، ص 68

[2] - طبقات، ج 5، ص 95

[3] - الشيعه والحاكمون، ص 113 والكامل، ج 5، ص 121 و مروج الذهب، ج 3، ص 198-199

[4] - حياة الامام محمدالباقر، ج 2، ص 56

[5] - تاريخ بعقوبى، ج 2، ص 328

[6] - مورج الذهب، ج 3، ص 211

نام کتاب : زندگانی امام باقر نویسنده : حیدری، احمد    جلد : 1  صفحه : 86
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست