نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 125
استدلال بر امامت خويش
امام جواد (ع) با استناد به آياتى از قرآن- كه متضمّن
رهبرى برخى از پيامبران پيشين در دوران خردسالى است شبهه خردسالى خويش را براى منصب
امامت پاسخ مىگفت.
«على بن اسباط» مىگويد:
پس از شهادت امام هشتم (ع) زمانى كه ابوجعفر (ع) از اندرون
بيرون آمد، با دقّت به قامت و سر و پاى او چشم دوختم تا به هنگام بازگشت به مصر او
را براى يارانم توصيف كنم.
امام به سجده افتاد، سپس فرمود: خداوند در امامت همانند
آنچه كه در نبوّت احتجاج كرده، احتجاج خواهد كرد. خداوند مىفرمايد: (وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً)[1] و نيز
مىفرمايد:
بنابراين رَواست كه به كودك خردسالى «حكم» داده شود، همانگونه
كه رواست به فرد چهل ساله داده شود. [3]
آرى، مردمِ مخالف، و آنان كه به دنبال بهانه مىگشتند
در موضوع سنّ امام (ع) غوطهور مىگشتند و آن را به عنوان دستآويزى براى ايجاد شبهه
و ايراد بر امامت آن حضرت قرار مىدادند؛ امّا امام جواد (ع) با استدلالهاى قوى پاسخ
آنان را مىداد.
«على بن سيف» مىگويد: يكى از اصحاب امام جواد (ع) مىگفت:
من به «ابوجعفر (ع)» عرض كردم: مردم درباره كمى سنّ شما گفتگو مىكنند؟!
امام (ع) فرمود:
«خداوند تعالى به داوود وحى كرد كه سليمان را جانشين
خود قرار دهد در حالى كه سليمان كودكى بود كه گوسفندان را به چرا مىبرد. و اين امر
موجب انكار علماء و عابدان بنى اسرائيل شد.
[2] -
احقاف (46)، آيۀ 15. در سوره احقاف آيه چنين است: (حَتّى اذا بَلَغَ اشُدَّهُ وَ بَلَغَ ارْبَعينَ
سَنَةً).
احتمال دارد نظر امام عليه السلام از جمله نخست آيه، آيه 22 از سوره يوسف
باشد كه مىفرمايد: (وَ لَمّا بَلَغَ
اشُدَّهُ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً) يعنى: چون يوسف به
سن رشد و كمال رسيد منصب حكمرانى و مقام دانش را به او عطا كرديم. و قسمت دوم آيه مربوط
به سوره احقاف باشد. و نيز احتمال مىرود كه راوى در نقل اشتباه كرده باشد
[3] - بصائر الدرجات، ص 238
به نقل بحار الانوار، ج 50، ص 37 و ارشاد، ص
325
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 125