نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد جلد : 1 صفحه : 148
گوناگون قرار دهند. و از سوى ديگر با بيان برترىهاى علمى
امام (ع) به اطمينان پيروزى آن حضرت بر حريفان تظاهر مىكرد تا از پيامدهاى سوء پيروزى
امام (ع) بر حريفان مصون بماند و در زمره جبهه شكست خورده و محكوم شده به حساب نيايد.
مأمون در پاسخ اعتراض آنان گفت:
من از اين جهت ابوجعفر، محمد بن على را به دامادى برگزيدم
كه او را در دانش و فضل- در عين خردسالىاش- از تمامى دانشمندان برتر يافتم. اميدوارم
آنچه را كه من در مورد او مىشناسم براى مردم اظهار كند تا همگان بدانند كهشناخت مندرباره
اودرستبودهاست. [1]
پس در ادامه سخنانش معترضان را تشويق مىكند كه اگر نسبت
به آنچه من مىگويم شك داريد او را با هر پرسشى كه به ذهنتان مىرسد بيازماييد. [2]
اين سخنان هر چند مأمون را چهرهاى علاقهمند و معتقد
به امام عليه السلام و كسى كه مطمئن به توانايى آن حضرت در پاسخ به پرسشهاى سؤال كنندگان
است نشان مىداد ولى در پس اين الفاظ، مقاصد و انگيزههايى وجود داشت كه قلب و همه
وجود او را لبريز از خشم و كينه و دشمنى نسبت به امام عليه السلام ساخته بود.
مأمون در سخنى كه با «يحيى بن اكثم» قاضى القضات [3] جيرهخوار
خود داشت نقاب از چهره نفاق و تزوير خويش برداشته و به او فرمان داد:
پرسش و مسألهاىرا بر ابوجعفر محمدبنعلى رضا عرضهكن
كه او را محكوم و ساكتكنى. [4]
عباسيان معترض نيز پس از آن كه از سوى مأمون تشويق شدند
تا امام (ع) را بيازمايند، به تلاش و تكاپو افتادند و پس از مشورت نظر همگى بر اين
تعلق گرفت كه در اين امر از «يحيى بن اكثم» يارى جويند؛ از اين رو، نزد او رفتند و
اموال و پولهاى زيادى را به وى وعده دادند كه در صورت پيروزى بر امام عليه السلام به
او بپردازند. [5]
از تمامى اينها برمىآيد كه هدف مأمون و باندش از طرح
پرسشهاى علمى در برابر