گرچه اين جريان به ظاهر جنبه اقتصادى دارد ولى رفتار تبعيض
آميز مأمون با مردم قم، و عدم پذيرش تقاضاى بحق مردم و تفاوت قائل شدن بين دو شهر همسايه،
قابل تأمل است. به نظر مىرسد جرم مردم قم، شيعه بودن و محبت آنها نسبت به اهل بيت
عليهم السلام بوده باشد.
2- در سال 219 هجرى «محمد بن قاسم حسينى علوى» كه مردى
عابد، زاهد، پرهيزكار، عالم، فقيه، ديندارو از نوادگان امام سجاد (ع) بود، در كوفه
و با شعار «الرضا من آل محمد» خروج كرد. سپس به خراسان رفت. و در آنجا چهل هزار نفر
با او بيعت كردند و بين او و مأموران حكومت جنگهايى به وقوع پيوست.
چون از يكى از سپاهيان ستمى را مشاهده كرد، دستور داد
لشكر متفرق شدند، و خود با عدهاى از ياران مخصوص، از مرو به طالقان رفت. در آنجا محمد
با مأموران معتصم درگيريها و جنگهايى داشت كه سرانجام منجر به دستگيرى و حبس او شد.
بررسى قيام «محمد بن قاسم» بخصوص حركت او از كوفه به ايران،
نكات جالب و قابل توجهى از اوضاع سياسى آن دوران ارائه مىدهد كه به منظور رعايت اختصار
به آن نپرداختيم. [2]
ارتباط امام (ع) با شيعيان
چنانكه گذشت دستگاه خلافت سعى داشت با ايجاد موانع براى
امام (ع) رابطه آن حضرت را با شيعيان محدود نمايد تا از اين طريق آنان را دچار مشكل
گرداند؛ زيرا به خوبى مىدانست كه شيعيان، امام (ع) را برترين فرد زمان و ملجأ و پناه
خود در همه امور مىدانند و روش زندگى خود را بر مبناى رهنمودهاى وى تنظيم مىكنند.
ولى امام جواد عليه السلام در شرايط مختلف به طور مستقيم يا از طريق نصب وكلا و نمايندگان،
ارتباط خود را با شيعيان حفظ مىكرد.