responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 214

سجده كند.

و ثانياً، خداوند مى‌فرمايد: (وَ أَنَّ الْمَساجِدَ للَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ احَداً) (1)

مقصود از «مساجد» همين اعضاى هفتگانه سجده است، و چيزى كه از آنِ خدا باشد بريده نمى‌شود.

معتصم از استدلال امام عليه السلام شگفت زده و در برابر آن تسليم شد و دستور داد طبق نظر امام عليه السلام انگشتان دزد را بريدند.

اين موضوع بر «ابن ابى دؤاد» سخت گران آمد و او را به شدّت ناراحت كرد، به گونه‌اى كه آرزوى مرگ كرد و با خود گفت: اى كاش بيست سال پيش مرده بودم (و اين صحنه را نمى‌ديدم)! زيرا او هم از امام (ع) شكست خورد و فتوايش در منصب «قاضِى القُضاتى» از سوى آن حضرت فتوايى مخالف سنّت قطعى پيامبر (ص) و كتاب خدا قلمداد شد، و هم از سوى معتصم تحقير گشت.

وى، اين شكست و بى‌اعتنايى و تحقير از سوى خليفه را نتوانست تحمل كند، سه روز پس از اين جريان نزد معتصم رفت و به شيوه‌اى حيله گرانه و زبانى دلسوزانه و خيرخواهانه نسبت به شخص خليفه و حكومت او گفت:

در مجلسى كه خاندان سلطنتى، درباريان، فرماندهان نظامى و وزرا حضور دارند و اميرالمومنين فقها و دانشمندان را گرد آورده تا حكم مسأله‌اى را كه براى حكومت پيش آمده از آنان بپرسد، مردم نيز در پشت در گفتگوهاى آنان را مى‌شنوند، آيا رواست كه خليفه 2 گفته‌ها و نظرات آنان را ناديده بگيرد و نظر فردى را كه بخش عظيمى از اين امّت قائل به امامت او هستند و ادّعا مى‌كنند او براى خلافت شايسته‌تر از خليفه است، بر نظر فقها مقدّم بدارد و طبق نظر او حكم كند!؟

معتصم چهره‌اش دگرگون شد و به عمق اشتباه خود پى برد و گفت:

«خدا به تو پاداش نيك دهد كه مرا از اين موضوع مهمّ، باخبر ساختى».

سپس دست به كار شد و ظرف چند روز طرح به شهادت رساندن امام جواد عليه السلام را ريخت. (2)

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام جواد نویسنده : حسینی شاهرودی، محمد    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست