نام کتاب : تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 58
پيشنهاد صلح
مورّخان،
در مورد اينكه آيا پيشنهاد كننده صلح معاويه بوده يا امام حسن (ع)، اختلاف نظر
دارند. واقعيّتهاى تاريخ و سخنان و عملكرد هر يك ازمعاويه و امام حسن (ع)، مؤيّد
نظرنخست است.
معاويه
اين نقشه را در زمانى كه دو طرف براى جنگ در شور والتهاب بودند طرح كرد و فعّاليّت
خود را بيش از آنچه براى تنظيم اردوگاه و تدبير امور جنگ به كاربرد، در اجراى اين
نقشه متمركز ساخت.
پخش
شايعات در ميان سپاه عراق، مبنى بر صلح خواهى امام حسن (ع) و اعزام نمايندگانى نزد
آن حضرت، براى آماده كردن زمينه اجراى همين نقشه بود.
معاويه-
با وجود همه وسائلى كه در اختيار داشت- از نتايج جنگ با امام (ع) بيمناك بود و اين
مطلب را كتمان نمىكرد. به عنوان نمونه، در توصيف سربازان عراقى مىگفت:
«به خدا
سوگند، هرگاه چشمان ايشان را كه در «صفّين» از زير كلاهخودها نمايان بود به ياد
مىآورم هوش از سرم مىپرد». [1]
بدين جهت
گرايش به صلح پيدا كرد تا از پيامدهاى جنگ مصون بماند. [2]
[2] صدام
نِیز پس از چشِیدن ضرب شست رزمندگان اسلام در جبهه ها و به مخاطره
افتادن حکومت ننگِینش، نداِی صلح طلبِی سرداد و خود را چهره اِی
صلح خواه معرفِی کرد؛ در صورتِی که ادعاِی وِی همچون معاوِیه
دروغ محض بود.
او همچون
معاوِیه جز به حکومت و سلطنت نمِیاندِیشِید؛ لِیکن آن
زمان -به گمان نادرست خود - تصور مِی کرد با ِیک تهاجم همه جانبه به
جمهورِی اسلامِی نوپاِی اِیران مِی تواند پاِیه هاِی
حکومت خود را به عنوان ژاندارم منطقه تحکِیم بخشد و با اِین خوش خدمتِی
به اربابانش، حماِیت همه جانبه آنان را نسبت به خود جلب کند.
ولِی
زمانِی که با حملات پِیاپِی مدافعان اسلام مواجه شد و موجودِیت
خود را در معرض خطر زوال دِید. چهره صلح طلبِی به خود گرفت تا در زِیر
اِین نقاب تزوِیر بتواند افکار عمومِی جهان بوِیژه کشورهاِی
اسلامِی را به حماِیت از خود و تحت فشار قرار دادن جمهورِی اسلامِی
جلب کند.
ادامه در صفحه بعد»
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 58